سفر عشق بــــــــــــا دلِ تنگ به ســـوى تو سفر باید کرد از ســـــــــــر خویش به بتخانه گذر باید کرد پیــــــــر مـــا گفت: ز میخانه شفا باید جست از شفـــــــــــا جستنِ هر خانه حذر باید کرد آنکــــه از جلوه رخسار چو ماهت، پیش است بىگمـــــــــــــــان معجزه شقِّ قمر باید کرد گــــــــــــــر درِ میکـــده را پیر به عشاق گشود پس از آن آرزوى فتــــــــــــح و ظفـر باید کرد گـــــر دل از نشئه مى، دعوى سردارى داشت به خــــــــود آییــد که احساس خطر باید کرد مـــژده اى دوست که رندى سر خُم را بگشود بـاده نــــــوشان لب از این مائده، تر باید کرد در رهِ جستن آتشکـــــــــــــــده سر باید باخت به جفـــــــــــا کارى او سینه، سپر باید کرد ســـــر خُـــــــم باد سلامت که به دیدار رخش مستِ ســــــــــــاغر زده را نیز خبر باید کرد طــــرّه گیسوى دلدار به هر کوى و درى است پس به هر کوى و در از شوق سفر باید کرد
التماس دعا
پاتوق دوستان
ایران و تهران، پرسرچ ترین کلمات ویکیپدیای فارسی
کلمات کلیدی پر جستجو در بین ایرانیان
طبقه بندی تیپ های شخصیتی افراد سلطه جو
حدیث درباره فضیلت ثواب گفتن ذکر الحمدلله کما هو اهله :
ناو
یث
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند
خدایا ....