من بیتــ♥ـــو هیچم پس لحظه ای مرا تنها مگذار
خداوندا تــــــو خود خوب میدانی که قلبم اشتیاقی به گناه ندارد
اما گــــاه راه را گم میکند
پس کمکم کن و مرا به کردار خود وامگذار که نابودی من حتمی است.
خــــدایا دلم گاه از کرده های خود میگیرد
در خود فرو می رود و می گرید
تــ♥ـــو خوب حال مرا می فهمی
تــ♥ـــو خوب مرا می شناسی
پس مسیر درست را نشانم ده تا گم نشوم دستم را رها نکن
حتی ثانیه ای که در گرداب زندگی خود غرق می شوم
معبودا به من صبر ده در ناهمواری های زندگی،
که کلید همه گرفتاری های من است
خـــــدایا من به تــــو اعتماد دارم
و تــ♥ـــو همه ی توکل و همه ی دنیای منی
من در زندگی گاه تــــو را کم می اورم
و چنان سر در گم میشم که راه را به بیراهه می روم
یاریم کن چون تو خود گفتی که کمکم خواهی کرد.
ای همه ی زندگی من
ای همه دنیــــــای من
ای خودِ خود عشـــق
دوســــتت دارم
گرچه گناهکارم و بنده ای لایق نیستم
اما خدایم باور کن،باور کن دوستت دارم
ودلم به هوایت پر میزند
و چشمانم با یادت رودباری از اشک می شوند
باور کندوستت دارم
باور کن








