اگر خانواده را به منزله یک خیمه تصور کنیم، ستون این خیمه چه کسی است جز «زن »؟ اگر ستون را از بین ببرند، خیمهای دیگر وجود نخواهد داشت، اینجاست که جنگ نرم با محوریت زن صورت میگیرد.
مغز و قلب 2 عضو مهم بدن برای ادامه حیات انسان است؛ اگر مغز شخصی از کار بیفتد میگویند طرف مرگ مغزی شده است؛ در این صورت میتوان سایر اعضای آن فرد مانند قلب و کلیه را اهدا کرد چون هنوز زندهاند؛ اما اگر قلب شخصی از کار افتاد، مغز و سایر اندامهای بدن وی از کار میافتد و مرگش را به دنبال دارد.
بر طبق نظریه «Heart Land» اگر برای کره زمین هم مغز و قلبی تصور کنیم، مغز جهان همانند بدن انسان برای ادامه حیات خودش باید قلب جهان را در اختیار داشته باشد.
بر طبق تفکر امریکاییها (بخوانید آنهایی که میگویند هرچه را که ما فهمیدهایم، دنیا باید از ما تقلید کند و مایلند جاهلیت خودشان را بر معرفت عالم غلبه دهند) فکر برتر و مغز متفکر جهان خودشان هستند؛ همان تفکر نظام جهانی رعیتی در اختیار مغز جهان!
میماند مکان قلب، قلب را جایی میدانستند که به مرور زمان مؤلفههایی که آنها میخواهند داشته باشد؛ در مؤلفه اولشان قلب زمین باید جایی میبود که بتواند برایشان قدرت سیاسی تولید کند.
در این نظریه اوراسیا را قلب زمین گرفتند که قسمتی از ایران را هم شامل میشد؛ در واقع ماهیت نظام بین المللی به چگونگی تسلط بر این منطقه بستگی داشت و همین تلاش برای تسلط بر اوراسیا منجر به جنگهای خونین جهانی اول شد.
گذشت، نیمه دوم قرن نوزدهم بود؛ غرب برای توسعه یافتن تکنولوژیاش نیاز به انرژی سرزمینهای دیگر داشت، در اینجا نفت و گاز بود که اهمیت پیدا میکرد؛ در این زمان 61 درصد ذخایر نفتی دنیا و 27 درصد ذخایر گازی جهان در خلیج فارس و 11 درصد ذخایر نفتی جهان و 40 درصد ذخایر گازی جهان در دریای خزر بود.
ایران در مؤلفه دوم قلبی بود که بین 72 درصد نفت و 67 درصد گاز جهان محاصره شده بود! در واقع قرن نوزدهم دوره کشف ایران برای اروپاییان بود؛ شاید بتوان گفت یکی از علل شروع جنگ جهانی دوم تصاحب انرژی برای چرخاندن پایههای صنعتشان بود.
ریچارد نیکسون رئیس جمهور متفکر و فرهیخته امریکا میگوید: «خلیج فارس قلب تپندهای است که خون (نفت) را از طریق شاهراههایی به مغز زمین پمپاژ میکند»؛ با توجه به سیاست جدید امریکا در جهان در دوره نیکسون که همزمان با حکومت محمدرضا پهلوی بود، ایران در خلیج فارس وظیفه ژاندارمی منطقه را پذیرفت؛ وظایف ژاندارمی ایران به مرور در جهت پوشش امنیت برای منافع غرب در منطقه خلیج فارس با تکیه بر نقل و انتقال عادی نفت بود.
میگذرد تا اینکه در حدود 3 دهه گذشته اتفاقی میافتد که تئوری غرب را بر هم میزند؛ نوع سوم حکومتداری در دنیا شکل میگیرد که نه قصد استعمارگری دارد و نه اجازه میدهند تا استعمارش کنند؛ اینجاست که انقلاب اسلامی و اولین موج بیداری اسلامی با ادبیات استکبار ستیزی در ایران شکل میگیرد.
گفتمان انقلاب اسلامی پایه غرب را میزند؛ پس سومین مؤلفه برای قلب زمین جایی مطرح میشود که سرزمینی باشد که تمدنساز است، پس در مؤلفه سوم، ایران تمدن ساز برایشان مشکل آفرین میشود.
برای از بین بردن این انقلاب و تفکر تمدن ساز دست به چه کارهایی که نزدند، ترور شخصیتها، تحریمها و 8 سال جنگ سخت اما دیدند باز این تفکر را نمیتوانند تغییر دهند! بنابراین جنگ دیگری در پیش گرفتند... جنگ نرم.
برای راهاندازی جنگ نرم کارگروهی تشکیل دادند تا مانع تحقق دستیابی به اهدافشان را پیدا کنند؛ نتیجه این تحقیق 5 ساله مغز متفکر، چیزی جز یک کلمه نبود:«خانواده»
آنها فهمیده بودند مادامی که جوامع متشکل از یک خانواده سنتی (حاصل از ازدواج یک مرد و زن) باشد، ارزشهایی در آن شکل میگیرد که متضاد با خواستههای نفسانیشان بود؛ اگر خانواده را به منزله یک خیمه تصور کنیم، ستون این خیمه کیست جز «زن » خانواده.
اگر ستون را از بین ببرند، خیمهای دیگر وجود نخواهد داشت؛ اینجاست که جنگ نرم با محوریت زن صورت میگیرد؛ راهبرد خانواده زدایی که در صدر آن میخواستند و میخواهند زن را از موجودی متعالی به موجودی دیگر تغییر دهند و کارکرد وی را عوض کنند؛ در واقع عمر خانوادهها را کوتاه و سبک زندگی را از اسلامی ایرانی به سمت غرب و اسلام امریکایی تغییر جهت دهند.
به گفته معمار کبیر انقلاب: «از اول بنا بر این بود که نگذارند انسان درست بشود، که مبادا اینها منافعشان از دستشان برود؛ آنکه میتواند منافع را از دست اینها ببرد انسان است؛ انسانی که میتواند منافع اینها را به باد فنا بدهد در دامن پرفضیلت مادرها تربیت میشود. مادر و مادر بودن و اولاد تربیت کردن بزرگترین خدمتی است که انسان به انسان میکند. این را کوچکش کردند، این خیانت را به جامعه ما کردند. همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین میشود. اینها نمیخواستند بشود».
با این وجود آیا نمیتوان گفت که مهمترین عنصر در کادر سازی و تربیت نسل بر عهده زنان است و مادران کلید راز ظهورند؟ همین مادری که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگیهای اخلاقی یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود با خلق خود، با رفتار خود دانسته یا ندانسته به فرزند منتقل میکند.
اگر زنان جامعهای از قدرت تحلیل درست اتفاقات بر آیند و با تکیه بر نجابت و حیای ذاتی خود در مسیر صحیح حرکت نمایند جریان ظهور را چنان تسریع میکنند که ابداً چنین کاری از مردان بر نمیآید! اما افسوس که برخی دختران ما (بخوانید زنان آینده) هدف خود را گم کردهاند و امان از نسلی که چنین زنانی (دختران غفلت زده، غرق در تجملات و رویاهای واهی) بخواهند تربیت کنند.
این یک ظلم است، ظلم به خودمان،ظلم به نسل آینده مان و ظلم به ظهور منجی مان
ایران و تهران، پرسرچ ترین کلمات ویکیپدیای فارسی
کلمات کلیدی پر جستجو در بین ایرانیان
طبقه بندی تیپ های شخصیتی افراد سلطه جو
حدیث درباره فضیلت ثواب گفتن ذکر الحمدلله کما هو اهله :
ناو
یث
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند
خدایا ....