دوستان و یاران قدرتمندم سلام .شهادت امام جعفر صادق (ع) به آقا و مولایمان امام زمان وشما دوست گرامی تسلیت عرض می کنم.دوستان ارجمندم همگی ما اتفاقات شیرین و یا خدایی نکرده تلخ را در زندگیمون تجربه کردیم در آن هنگام صدایی از درون ما شروع به حرف زدن یا انتقاد از خود میکنه که ضمیر ناخود آگاه نام دارد این ضمیرما بلافاصله سوال های در افکارمون مطرح می کنه که این افکار احساسات ما را به وجود می آورد .حال توجه دوستان خوبم را به این نکته جلب می کنم اگر ما 21 روز بر افکار خود را کنترل کنیم به عبارت دیگر افکارمان را به صورت آگاهانه خودمان مدیریت کنیم، نه ضمیر ناخودآگاه من به شما این قول را میدهم که احساسات منفی را دور ریخته و بهترین احساسات در زندگی خودایجاد کنیم . حال شاید برخی از دوستان بگویند چرا 21 روز کنترل؟اگه ما 21 روز بر افکار خود کنترل داشته باشیم ذهن ما به آن موضوع عادت می کند برای درک بهتر این موضوع این مثال را بیان می کنم اگر ما 21 روز ساعت 6 صبح از خواب بلند شویم روز 22 بدون اینکه نیازی به تنظیم ساعت داشته باشیدساعت بیولوژی بدنمان ما را راس ساعت 6 بیدار می کند .به یک بار امتحان کردن می ارزد.از موضوع اصلیم زیاد دور نشوم.
خدمت دوستانم عارضم , مسئول تمامی خوشی ها و ناخوشی های زندگیمان خودمان هستیم .حال شاید این سوال در ذهنتان پیش بیاید که برخی از وقایع تلخ زندگیمان دست خود ما نیست ؟من در جواب اینگونه به دوستان خودم پاسخ می دهم شمادرست میگویید اما حتی اگر علت ناخوشی های ما خارج از کنترلمان باشد باز ما میتوانیم با مدیریت افکار خود (به صورت مثبت فکر کردن به موضوع) و تغییر دید خود نسبت به آن موضوع و سریع تصمیم نگرفتن احساسات خود را نیز عوض کنیم و حال بد را به حال خوب تغییر دهیم .حال توجه شما را به چند مثال در این خصوص جلب میکنم .
در قسمت اول ضمیرناخودآگاه ما سوال ها را در ذهن مطرح میکند که متناسب با آن احساسات ما شکل می گیرد اما در قسمت دوم افکار را از دیدمثبتش نگاه میکنیم ونمی گذاریم احساس منفی شکل بگیرید بلکه با مدیریت افکارمان احساس متفاوتی را شکل می دهیم حال خود قضاوت کنید مسئول حال بد یا ناخوشی های ما چه کسی است ؟من که میگویم خودمان .دوست گرامی نظر شما چیست؟
افکار احساسات عدم مدیریت
آنچه دوست داشتم از دست دادم
در عشقی که داشتم شکست خوردم غم،اندوه و افسردگی
به هدفم نرسیدم
مدیریت افکار مطرح شده بالا از دید تازه
. ...(تجربه خوبی شد برای آنکه در آینده حواسم را جمع کنم تا علایق بهتری را از دست ندهم)
...(چرا غصه بخورم ؟حتما قسمت من بهتر از این بوده . من مطمئنم .خدایا شکرت)
... (مسول نرسیدن به هدفم خودم بودم باید تلاشمو بیشتر کنم این بار حتما موفق می شوم)
احساسات مدیریت شده: ایجاد شور و شوق دوباره وایجاد انگیزه
*******************************************************************************************
او را از خودم رنجاندم
رفتارم خوب نبود گناه یا خجالت کشیدن
......(این کارم رو با عمل خوبم جبران میکنم)
.....(باید برم از دلش دربیارم مطمئن هستم او نیز مرا می بخشد)
احساسات مدیریت شده: " انگیزه جبران و شادی درونی و رضایت ازخود بابت داشتن شهامت دلجویی کردن"
*******************************************************************************************
از من سوء استفاده کرد
مرا مسخره کرد خشم،رنجش و دلخوری
یکم بیشتر بررسی کنم شاید برداشت من بد بود یا بهتر ببخشمش خودش متوجه کارش میشه
باید با اون صحبت کنم شاید هدفش تمسخر نبوده یا شاید هدف او صرفا شوخی کردن بوده بهتربا و صحبت کنم
احساسات مدیریت شده:" آرام شدن ,لذت بخشش,تمرین تواضع کردن"
*******************************************************************************************
فکر می کنم اتفاق بدی می افتد ترس و نگرانی و اضطراب
دلیلی نداره به خاطر اتفاق نیوفتاده نگران باشم شایدم برعکساتفاق خوبی بیفته (فرو رفتن در رویای مثبت موضوع)
و یا با پیش بینی کردن تهدید را به فرصت تبدیل کردن
احساسات مدیریت شده : " با پیش بینی کردن یاس تبدیل به امید و اضطراب به آرامش میشود"
در پایان عرایضم به این جمله بسنده می کنم
احساسات ما عین واقعیت نیست و در بیشتر اوقات ناشی از خطاهای شناختی و افکار منفی است.
ایران و تهران، پرسرچ ترین کلمات ویکیپدیای فارسی
کلمات کلیدی پر جستجو در بین ایرانیان
طبقه بندی تیپ های شخصیتی افراد سلطه جو
حدیث درباره فضیلت ثواب گفتن ذکر الحمدلله کما هو اهله :
ناو
یث
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند
خدایا ....