این زن در همه انفجارها چه میکند؟+عکس
همواره یکی از روشهای رسانه های غربی برخورد با هرگونه اندیشه در میان مخاطبین بوده است. در واقع آنها اجازه نمیدهند مخاطب فرصت فکر کردن داشته باشد.
یکی از این روشها استفاده از عکس و صحنه های رقت انگیز است. عکس زیر یک زن را نشان میدهد که در هر سه حادثه تروریستی طی سالهای گذشته شرکت داشته است و عکس رسانهها او را شکار کردهاند اما واقعیت چیز دیگری است و او قرار است نقش یک مادر دلخسته و زخمی را بازی کند تا مردم جامعه مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.
کاربران شبکه ای اجتماعی که این خانم را شناسایی کردهاند زیر این عکسها نوشتهاند:
به حالات وگریه این دختر مکار نگاه کنید (کسی خبر نداشته باشد فکر میکند در این حوادث پدر ش را از دست داده است که چنان گریه میکند )
- Sandy Hook Elementary School shooting (ایالت Connecticut ).
-Aurora shooting (ایالت Colorado).
-Boston Marathon bombings (ایالت Massachusetts ).
عجیب نیست!؟ اتفاقی است!؟ اگر اتفاقی نیست، چه نتیجه ای میتوان گرفت!؟
بازهم دولت پلیسی آمریکا و پروژه های کنترل ذهن و کنترل جامعهاش و مردم بدبخت آمریکایی …!؟
نکته جالب :
برای انتخاب این خانم حتی چهره و زیبایی او و آرایش موهایش نیز مورد توجه قرار گرفته است. تا از لحاظ بصری بیشترین تاثیر را بر مخاطب داشته باشد.
یکى از اضداد تفکر، مکر و فریب . نیرنگ است . بلکه مى توان گفت نیرنگ آن نوع فکرى است که به هنگام غلبه هواى نفس بر انسان پدید مى آید. به عبارت دیگر فریب ، آن فکرى است که زیر سلطه نفس اماره شکل مى گیردومعناى آن ممنصرف کردن دیگرى به طور پنهانى از کارى است که وى درصدد انجام آن است ، بى آنکه او متوجه گردد. اگر این کار در مورد کارهاى شرع صورت گیرد، مکرى پسندیده و نیکو است و اگر در مورد کارهاى خیر انجام شود، مکر سوء و ناپسند به شمار مى آید. خداوند تعالى مى فرماید:
و مکروا و مکر الله والله خیر الماکرین .(1)
و آنان دست به فریب زدند و خدا هم مکر کرد و خداوند بهترین مکر کنندگان است .
و نیز مى فرماید:
...یخادعون الله و هو خادعهم ...(2)
...آنان با خدا مکر و حیله کردند و خدا نیز با آنان مکر مى کند...
و نیز مى فرماید:
انهم یکیدون کیدا. واکید کیدا.(3)
همانا آنان دست به مکر وحیله زدند و من هم (با آنان ) مکر مى کنم .
فریبکارى از مهلت بزرگ است و گناه آن از گناه عمل ناپسند آشکار نسبت به دیگران بیشتر است .
محقق ارجمند مرحوم نراقى در کتاب جامع السعادات مى نویسد:
مکرو نیرنگ از مهلکات بزرگ است ، زیرا آشکارترین صفت شیطان است و بیشترین سپاهیان او داراى این صفت مى باشند و گناه آن از گناه آزار رساندن به دیگران به صورت آشکار بیشتر است ، زیرا در آن حالت ، طرف مقابل با آگاهى از سوء قصد فرد مهاجم احتیاط مى کند و خود را در برابر او حفظ مى کند و چه بسا آزار او را دفع کند. اما فرد غافل ، احتیاط نمى کند زیرا گمان مى کند که این فریبکار حیله گر دوستدار و دلسوز اوست وبدین سان در لباس دوستى ومحبت در معرض آزار و نیرنگ او قرار مى گیرد.(4)
به طور خلاصه باید گفت که مکر و نیرنگ ، کیفرى دردناک را در دنیا و آخرت در پى خواهد داشت . خداوند متعال مى فرماید:
یخادعون الله والذین امنو وما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون . فى قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم ...(5)
آنان در برابر خدا و مؤ منان نیز دست به فریب زدند ولى جز خودشان را نخواهند فریفت در حالى که نمى دانند. در دلهایشان مرضى است که خدا بر آن مرضى دیگر مى افزاید و براى آنان کیفرى دردناک است .
...والذین یمکرون السیات لهم عذاب شدید و مکر اولئک هویبور.(6)...
وبراى آنان که با مکر و فریب کارهاى زشت مى کنند، کیفرى سخت خواهد بود و فریب آنان نابود خواهد شد.
و نیز مى فرماید:
...و لا یخیق المکر السى ء الا باهله فهل ینظرون الا سنه الاولین فلن تجد لسئه الله تبدیلا و لن تجد لسنه الله تحویلا.(7)
...و مکر زشت جز اهلش ، احدى را هلاک نخواهد کرد. آیا آنان جز سرنوشت پیشینیان انتظارى دارند؟ پس سنت خدا هرگز مبدل نمى شود و سنت خدا هرگز تغییر نمى پذیرد.
2- النساء / 142.
3- الطرق / 15 - 16.
4- جامع السعادات . ج 1، (ص 328).
5- البقره / 9 - 10.
6- الفاطر / 10.
7- مدرک بالا. 43.
دوستان اگر توجه کرده باشید تا درب شیشه عطر را تا باز نکنید ، بویی از آن بیرون نمی آید و وقتی آنرا باز می کنید ، سریعا بوی خوش از آن بیرون می آید . خوبان و کسانی که اهل معنویات هستند مثل شیشه عطر هستند . اینها براحتی حرف نمی زنند ، ولی وقتی حرف می زنند ، حرف می زنند راه گشایی و گره گشایی میکنند . مثل درخت نخل است . وقتی آنرا تکان بدهید می ریزد . حالا چه کسی میتواند درخت نخل را تکان بدهد ؟ کم کسی است که بتواند این افراد را به حرف در بیاورد . ولی وقتی حرف می زنند ، حرفهایشان اصولی و اساسی است . خیلی ها شعر گفتند ولی شعر آنها نماند ولی چرا شعر حافظ ماند ؟ زیرا او شعرنمی گفت و اگر هم می گفت ، حسابی میگفت . آب اگر گل آلودشد ، صفایی ندارد . تو هم اگر گِل آلود باشی ، وقتی کنار تو می نشینند ، لذت نمی برند و ضفایی از تو نمی برند . سعدی میگوید : آنها که گوهر شناس هستند باید با زحمت به حرفشان در بیاوری و وقتی دهانشان باز شد به تو حکمت می دهند .
به عبارت دیگر اهمیت سخن گفتن را می توان در این مثال بیشتر درک کرد اگه توجه کرده باشید در میدان تیر، بعضی ها که ناشی هستند روی رگبار میگذارند و تیرشان تمام میشود. هیچ کدام هم به هدف نمیخورد ولی بعضی ها روی تک تیر میگذارند و دقت می کنند و به خال می زنند . سخن های ما مثل تیر است . وقتی حرف می زنید یعنی دارید تیراندازی میکنید . آیا در تیراندازی حاضر هستید تفنگ تان را به هر طرف بگیرید ؟ چقدر دقت میکنید که کسی جلویتان نباشد و فقط هدف را بزنید. در حرف زدن هم باید نشانه بگیرید و تمرکز داشته باشید . باید هدف داشته باشید و بی هدف حرف نزنید . یک وقت به کسی می خورد که نباید بخورد . هدف گیری کنید تا دیگران برداشت منفی نکند و باعث دلخوری نشود . اکثر سوء تفاهم ها از همین جا است . ورودی شیطان از سخن است . پیامبر می گوید : اکثر کسانیکه به جهنم می روند بخاطر زبانشان است . سعدی می گوید : صد تا تیرت خطا است . یک تیر راست بزن . سخن هم باید کوتاه باشد . خطبه های حضرت علی (ع) یک دقیقه ای و دو دقیقه ای است . یک موقع بحث سیاسی است یکساعت حرف می زنید . ولی میخواهید مردم را نصیحت کنید ، باید کوتاه صحبت کنید زیرا تاثیر گذارتر است . حرف اگر کوتاه باشد در جامعه موج بیشتری ایجاد می کند تا وقتی شما پنجاه دقیقه حرف بزنید و هی موجی ایجاد نمی شود . ما بجای آدمها برفی ، آدم حرفی شده ایم . شما در یک سخنرانی چهل دقیقه ای ، مصاحبه ای بکنید و ببینید چقدر مطلب در ذهنشان است . باور کنید یک نکته بیشتر در ذهنشان نمانده است . پس اگر ایشان همین یک نکته را میگفتند کافی بود. بقیه اش هدر رفت . بعضی مواقع همین یکی هم گم میشود . اگر خود ما که در مجالس صحبت می کنیم ، می گفتیم : ما سه دقیقه صحبت میکنیم و بعد می نشینیم و درباره این صحبتهایمان ، هرکس سوالی دارد جواب میدهیم ، قطعا تاثیرش بیشتر است . من چهل دقیقه صحبت کنم و متکلم وحده باشم . این فایده ای ندارد .
با سلام خدمت دوستان گرامی و ارجمندم .خداوند را شاکرم که این توفیق را به بنده داد تا با دوستان خودم گپ و گفتگویی داشته باشم.
تا حالا با افرادی رو به رو شده اید که با حرف دیگران چنان ناراحت و افسرده می شوند و از درون از هم می پاشند. به نظر شما می توان تمامی مردم را مجبور نمود آن گونه سخن بگویند که این گونه افراد دوست دارند؟با کمی تامل می توان فهمید، زندگی همیشه آن گونه که ما انتظار داریم پیش نمی رود. زیرا کسانی نیز وجود دارند که افکار ما را قبول ندارند و منطق خاص خود را دارند یا از روی جهل یک حرف دلسرد کنندهای می زنند چون این افراد آمادگی این حرف یا عمل را ندارند سریع دلخور می شوند و به دنبال آن افسرده .حال دوستان من این سوال را از شما دارم این افراد باید چه کار کنند که با هر جمله ای افسرده نشوند؟ عیب کار کجاست ؟
دوستان گرامی من به شما پیشنهاد میکنم حتما در زمستان بستنی بخورید!؟ الان تعدادی از دوستان با خود می گویند این موضوع چه ارتباطی با بحث ما دارد ؟زمانی شما در زمستان بستنی می خورید دمای بدنتان پایین می آید . یعنی پایین تر از دمای بیرون . آن وقت می بینید که سرمای بیرون گزنده نیست . چون هر قدرهم که دمای بدن شما پایین بیاید ، از بیرون سردتر نیست . از جهت معنوی هم همینطور است . اگر خودش در درون با خودش سرد بگیرد . بگوید : تو چیزی نیستی، عددی نیستی ، خطاهایت را ببین ، اصلا به تو آدم می گویند ، اگر کسی با خودش این طوری رفتار کند ، وقتی در بیرون با او سرد می گیرند ، اصلا تاثیر منفی روی او نمی گذارد . در شرح بایزید بسطامی این را می گویند : در کوچه راه می رفت . روی سرش خاکستر ریختند . او لبخند زد و گفت : من درخور آتش هستم . اینها که خاکستر می ریزند ، محبت میکنند . با خودش در درون خیلی یخ برخورد میکند . آنهایی که حرف مردم برایشان گزنده میشود ، در درون روی خودشان خیلی حساب باز کرده اند و فقط خوبی های خودشان را می بینند و معایب خودشان را نمی بینند . سطح توقعشان بالا می رود و با یک حرف می شکنند . مثا بادکنکی که باد شده و با یک نوک سوزن می ترکد و قابل تعمیر هم نیست ولی اگر بادکنک کمی باد داشته باشد ، اگر کاردی به آن بزنیم همان قسمت پاره میشود و قابل ترمیم هم هست . نکته مهمتر اینکه بی جهت نیست که در آیات روی مرگ این قدر تاکید شده است . اگر ما مرگ را جدی بگیریم ، زندگی را شوخی می گیریم و در شوخی هر اتفاقی بیفتد ، انسان ناراحت نمی شود. اگر در حال شوخی با دوستت ، یک پارچ آب روی سر شما خالی کند ، شما ناراحت نمی شوید . می خندید . اما در عالم جدی ، اگر یک استکان آب هم بریزد ، شما عصبانی می شوید و برخورد می کنید . چون جدی است . ما مرگ را شوخی می گیریم و زندگی را جدی گرفته ایم . حالا ممکن است بگویند : یاد مرگ غم می آورد . این اشتباه محض است . دین آمده تا شادی بیاورد . یکی از عوامل مهم شادی یاد مرگ است . چرا گلفروش ها ، گلهایشان این قدر شاداب هستند . زیرا یاد مرگ هستند . می گویند : اگر به گلها آب ندهیم ، خشک می شوند و پژمرده می شوند . بخاطر همین ، هوا و آب را به اندازه و به موقع بع گلها می دهند . چون یاد مرگ آنها هستند . اگر یاد مرگ گلها نبود ، گلها خشک می شدند . اگر انسان یاد مرگ بکند و بگوید : من این روز را در پیش دارم و روزی از اینجا خواهم رفت ، دائم مواظب رفتار و حرکات است . مواظب زندگی کردنش هست . این مواظبتها به انسان شادابی می دهد . هیچ کدام از پیامبران در زندگی افسرده نبودند . یک راوی پیدا نمی کنید که بگوید : وقتی من انبیاء را می دیدم ناراحت بودند . می خوانیم پیامبر همیشه متبسم بود با آنهمه جنگ ها و مشکلات . ما روی مرگ فکر نمی کنیم . برداشتی از مرگ نداریم . شما هرجوری که درباره مرگ فکر بکنید به شما شادابی میدهد ..طاها تهرانی- التماس دعا
عرض سلام و ادب دارم خدمت دوستان گرامی و ارجمندم
دوستان عزیز تا حالا توجه کردید زمانی که شما یک قطره عطر میزنید و بوی خوشش فضا را پر می کند .
یک نفر عطر میزند ولی صدها نفر بهره می برند یعنی یک عمل کوچک ولی نتایج بزرگ . دنیا یک چنین شرایطی از نظر معنوی دارد یعنی عمل کوچک ، نتایج بزرگ در بر دارد.
نمونه اش همین روایت پیامبر (ص) است :
یک بنده ای از بندگان خدا داخل بهشت شد به خاطره این که در جادهای که میرفت ، دید که خاری افتاده است ، این را برداشت و کنار گذاشت .آیا خاری را جا به جا کردن عمل بسیار بزرگی است؟
در روایتی دیگر داریم:
کار خیر را انجام بدهید و نگویید کوچک است . آن را دست کم نگیرد . کار خوب ، کوچکش هم بزرگ است .به عنوان نمونه، صدقه خیلی پاداش دارد . روایت میگوید : اگر شما به دوستت یک لبخند بزنید ، خدا به شما پاداش صدقه می دهد . لبخند کار کوچکی است ولی پاداش آن بزرگ است .
یکی با سگی نیکویی گم نکرد * کجا گم شود خیر با نیک مرد
کسی در بیابان به دور از چشم دیگران به سگی یک جرعه آب داد و این نیکویی در درگاه خدا ، گم نشد . حالا اگر شما با یک انسان نیکویی انجام بدهید ، گم میشود ؟
انسان با سگ جواب می گیرد ، آن وقت با نیکویی به انسان پاداش نمی گیرد ؟
به این روایت توجه کنید: هرگاه قصد کردید یک کار خیری انجام دهید این سه عمل را انجام بدهید
اول: تعجیل داشته باشید .مبادا آنرا از دست بدهید .
دوم اینکه آنرا بپوشانید .
سوم اینکه این خیر را در ذهن خودت کوچک کن .
خدا ذرهبین وار عمل میکند .هر چه زمان میگذرد ، عمل بزرگتر میشود و عمل که بزرگ شد ، پاداش آن هم بزرگتر خواهد شد .
در خدمت به خلق خدا فرصت را از دست ندهید .
نا آرام و بیقرار هستم . چگونه آرامش پیدا کنم ؟
شمع دو قسمت دارد .یکی رشته دارد و یکی موم دارد . هرچه موم از خودش مایه بگذارد ، شمع شعله ور تر میشود و آب میشود . آرامش و آسایش در زندگی چنین نسبتی دارد . هرکس می خواهد به آرامش برسد یعنی همان رشته شمع ، باید از آسایش مایه بگذارد . مثل دو کفه ترازو است که هرچه یکی بالاتر برود ، دیگری پایین تر می رود . شما هرچه از آسایش هزینه بکنید ، به آرامش می رسید . این فرمولی است که قرآن می دهد . آرامش خوبی است . آسایش خوشی است . شما وقتی به خوبی می رسید که خوشی را زیر پا بگذارید . به هر اندازه که خوشی را زیر پا بگذارید ، به خوبی دست پیدا می کنید . مثل خربزه . آدم سرما خورده از خوردن خربزه کیف می کند . اما خوب نیست . اگر این خوشی را زیر پا گذاشت ، به آن خوبی که سلامت است می رسد . گناه خوشی است . آدم لذت می برد . آسایش است . گناه مثل پله است اگر زیر پا گذاشتید ، بالا می آیید و اگر روی سر بگذارید ، پایین می آیید . اگر آسایش را زیر پا گذاشتید به آرامش می رسید . مثلا امشب محفلی است ، عروسی است ، بزن و بکوب است . در آنجا خوش هستید ولی اگر در خانه بمانید تنها هستید و به شما خوش نمی گذارد . اگر دور خوشی را خط کشیدید ، آن آرامش را به شما می دهند . مولوی میگوید : کسی گِل خواره بود یعنی از کوچکی عادت داشت گِل بخورد . به مغازه شکر فروشی رفت . شکر فروش سنگش از کلوخ بود . طرف تا چشم فروشنده را دور دید ، کلوخ او را خورد . فروشنده هم این را دید و گفت هرچه دیرتر بروم ، بیشتر از کلوخ را می خورد و شکر بنفع من است . اگر بخواهیم نسبت سنجی کنیم ، آرامش همان شکر است و آسایش همان گِل است . هرچه آسایش را بیشتر مصرف کنید ، از آرامش می مانید . هرچه از خوشی بیشتر استفاده بکنید ، از خوبی دور میشوید . خدا در قرآن می گوید : شما به خوبی دست پیدا نمی کنید مگر آنکه از آنچه دوست دارید بگذرید . در بهشت آرامش است . بهشت با ناخوشی ها کادو پیچ شده است . هرچه ناخوشی ها را تحمل کنید به جنت آرامش نزدیک تر می شوید . در اقتصاد و مادیات هم همینطور است . هرچه دایره زندگی را ازجهت امکانات ظاهر و آسایش بازتر کنید ، به همان اندازه دایره آرامش شما کوچکتر میشود . چون دغدغه هایتان بیشتر میشود . حافظ می گوید : هیچی ندارد و خشت زیر سرش می گذارد ولی پایش در آسمان است یعنی ورای آرامش است .
التماس دعا - طاها تهرانی
هر یک از جملات زیر دو پاسخ دارند، الف و ب.
پاسخی را انتخاب کنید که بیشتر به عقیده و نظر شما نزدیک است.
در زندگیتان به چقدر هیجان نیاز دارید؟
الف- مهمانی های شلوغ و پرهیاهو را دوست دارم.
ب – از مهمانی های آرامی که افراد با هم مکالمات دوستانه دارند لذت می برم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- تماشای فیلمی را که قبلا دیده ام دوست ندارم.
ب – بعضی فیلم ها را دوست دارم برای بار دوم و حتی سوم ببینم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- معمولا آرزو می کنم ای کاش کوهنورد بودم.
ب – نمیتوانم افرادی که جانشان را به خطر می اندازند و به کوهنوردی می روند درک کنم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- از بوی عطر و ادکلن خوشم نمی آید.
ب – از عطرهایی که بوی طبیعت می دهند لذت می برم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- از دیدن چهره های همیشگی و ارتباط با افرادی که از قبل آنها را می شناسم خسته می شوم.
ب – از ارتباط با دوستان قدیمی لذت می برم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- دوست دارم مکان های جدیدی در شهر یا خارج شهر را خودم شخصا پیدا کنم حتی اگر به خاطر این کار گم شوم.
ب – اگر در مکانی باشم که با آنجا آشنایی نداشته باشم دوست دارم یک راهنما داشته باشم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- اگر بتوانی رفتار و گفتار کسی را پیش بینی کنی حتما او انسان خسته کننده ای است.
ب – از افرادی که با حرف ها یا رفتارشان دیگران را آزرده می کنند خوشم نمی آید.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- از فیلم هایی که می توانم پایان آنها را پیش بینی کنم خوشم نمی آید.
ب – برایم فرقی نمی کند فیلمی که می بینم قابل پیش بینی باشد یا غیرقابل پیش بینی.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- دوست دارم سیگار را برای یک بار هم که شده امتحان کنم.
ب – هرگز حاضر نیستم سیگار را حتی برای یک بار امتحان کنم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- دوست دارم داروهای جدیدی را که کشف می شوند و در درمان بیماری ها موثرتر از نمونه های قبلی هستند، به هر قیمتی امتحان کنم.
ب – دوست ندارم داروهایی را که ممکن است عوارض جانبی داشته باشند، مصرف کنم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- گاهی اوقات دوست دارم کارهایی را که کمی خطرناک هستند انجام دهم.
ب – یک فرد محتاط و حساس از کارهای خطرناک اجتناب می کند.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
الف- دوست دارم غذاهایی را که تا به حال نخورده ام امتحان کنم.
ب – معمولا غذاهایی را سفارش می دهم که از طعم و مزه آنها اطمینان دارم. ادامه مطلب...
رفاقت یعنی این.......
به دوستش توجه کنید
مثلا خواست نجاتش بده از چاله انداختش تو چاه
خدا از این مدل دوست به گرگ بیابونم نده
FriEND (دوست)
BoyfriEND (دوست پسر)
GirlfriEND (دوست دختر)
BestFriEND (بهترین دوست)
همشون سه حرف END (خاتمه- پایان) رو بهمراه دارن.
* * * * حال به این نکته توجه کنید * * * *
اما کلمه FamILY(خانواده) سه حرف ILY رو داره
که همون مخفف
“ I Love You ”
میباشد
* * * * حال به این نکته جالبتر توجه کنید * * * *
FAMILY
FAMILY= FatherAnd Mother I Love You
جالبه بود تا بعد
ایران و تهران، پرسرچ ترین کلمات ویکیپدیای فارسی
کلمات کلیدی پر جستجو در بین ایرانیان
طبقه بندی تیپ های شخصیتی افراد سلطه جو
حدیث درباره فضیلت ثواب گفتن ذکر الحمدلله کما هو اهله :
ناو
یث
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند
خدایا ....