سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قدرت اسیدی نوشابه به قدری بالاست که برخی ها برای باز کردن واشرهای شیرآب از آن استفاده می کنند و برخی مکانیک ها از آن برای شستن سیلندر خودروها.

به گزارش جهان به نقل از محدوده، قدرت اسیدی نوشابه به قدری بالاست که برخی ها برای باز کردن واشرهای شیرآب از آن استفاده می کنند و برخی مکانیک ها از آن برای شستن سیلندر خودروها.

بسیاری از پزشکان مردم را از مصرف نوشابه بر حذر می دارند که البته کمتر به به تبعات آن اشاره می شود. در این گزارش به اتفاقات پس از مصرف نوشابه در بدن انسان اشاره می شود.
10 دقیقه بعد: 10 قاشق چای خوری شکر وارد بدنتان میشود،میدانید چرا با وجود خوردن این حجم شکر دچار استفراغ نمی‌شوید؟چون اسید فسفریک،طعم آن را کمی میگیرد و شیرینی اش را خنثی میکند.
 
20 دقیقه بعد: قند خونتان بالا میرود و منجر به ترشح ناگهانی و یکجای انسولین می شود،کبدتان شروع میکند به تبدیل قند به چربی تا قند خون بیشتر از این بالا نرود.
 
40 دقیقه بعد: حالا دیگه جذب کافئین کامل شده،مردمکهای چشم گشاد می شود،فشار خونتان بالا میرود و در پاسخ به این حالت،کبدتان قند را به داخل جریان خون رها می‌کند.گیرنده های آدنوزین مغز حالا بلوک می شوند تا از احساس خواب آلودگی جلوگیری کنند.
 
45 دقیقه بعد: ترشح دوپامین افزایش پیدا میکند و مراکز خاصی در مغز حالت سرخوشی ایجاد میکنند،تحریک میشوند.این همان مکانیسمی است که در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی می‌شود.
 
60 دقیقه بعد: اسید فسفریک موجود در نوشابه،داخل روده کوچک،به کلسیم،منیزیم و روی میچسبد.متابولیسم بدن افزایش پیدا میکند.میزان بالای قند خون و شیرین کننده های مصنوعی،دفع هر چه بیشتر کلسیم را از طریق ادرار باعث می‌شوند.
 
مدتی بعد: کافئین در نقش یک داروی مدر (ادرار آور) وارد عمل میشود.حالا دیگر کلسیم و منیزیم و رویی که قرار بود جذب بدن شود،بیش از پیش از طریق ادرار دفع می‌شوند و به همراه آن مقادیر زیادی آب،سدیم و دیگر الکترولیت ها نیز از دست می‌رود.
 
مدتی بعدتر: کم کم آن غوغایی که در بدنتان ایجاد شده بود فروکش می‌کند و نوبت به افت قند می‌رسد.در این مرحله یا خیلی حساس و تحریک پذیر میشوید یا خیلی کرخت و بی حال.حالا دیگر تمام آن آبی را که از طریق نوشابه وارد بدن خود کرده بودید دفع کرده اید،آبی که میشد به جای اسید و کافئین و شکر ،حاوی مواد مفیدی برای بدنتان باشد.تا چند ساعت بعد اثر کافئین هم از بین میرود و شما هوس یک نوشابه دیگر میکنید.






تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 8:12 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

پاکستان یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی مسلمانان اهل سنت به شمار    می‌رود و طی دو دهه اخیر رفته رفته بر اهمیت آن افزوده شده و طی سال‌های اخیر به طور    جدی جایگزین مراکز دینی عربستان و مصر گردیده است و امروزه پایگاه دو جریان بسیار عظیم معرفتی و فکری در میان اهل سنت یعنی مکتب حوزویان دیوبند و جماعت تبلیغی در هند و پاکستاناست که لاهور همه ساله مرکز اجتماعی عظیم و گردهمایی سالیانه صدها هزار نفر مبلغ دینیاز کشورهای اسلامی است که پس از اجتماع سالیانه حج، بزرگترین اجتماع اسلامی به شمارمی‌رود و اهل سنت ایران نیز با برخورداری از هر دو جریان قدرتمند دارای ارتباط بسیارمؤثر و نزدیکی با این مراکز هستند، به طوری که مرز شرقی ایران و پاکستان معبر اصلی اینمراودات است. نزدیکی‌های قومی و مذهبی میان ساکنان استان سیستان و بلوچستان با بلوچستانپاکستان از یک سو و نزدیکی جدی، مکتبی و روابط گسترده عاطفی با رهبران طالبان از سویدیگر، نگرانی‌های زیادی نسبت به انتقال بحران‌های ناشی از این پدیده به داخل ایرانایجاد نموده و حتی ابزاری برای فشار آمریکا و انگلیس به بهانه حضور نیروهای القاعدهاز طریق مرزهای شرقی ایجاد نموده است(میرزایی،1388: 93-92). موضوع مهم دیگری که درتوسعه و رشد سلفی‌گری در پاکستان، علاوه بر اشغال افغانستان به وسیله روس‌ها تأثیرگذاربوده، پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی ایران براساس آموزه‌های فقهی تشیعاست. اگر این واقعیت تاریخی را در نظر بگیریم که سلفی‌گری و شیعه از همان آغاز نگاهیخصمانه به یکدیگر داشته‌اند، می‌توان پذیرفت پیروزی انقلاب اسلامی بر مبنای فلسفه تشیعبا واکنش منفی بخش‌هایی از جهان عرب مواجه شد. علاوه بر این، انقلاب اسلامی ایران درعمل موجب رقابت‌های سیاسی در دنیای عرب شد و باعث احیای مراسم و شعائری می‌شد که ازنظر وهابیت بدعت در دین به حساب می‌آمد؛ از جمله زیارت قبور ائمه، توسل و شفاعت ازپیامبر و بزرگان دینی. از قضا همزمانی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با اشغال افغانستانخطر را آن ‌گونه که جهادگران سلفی تصور می‌کردند، افزایش ‌داد. نتیجه این وضعیت بروزفرقه‌گرایی در پاکستان بود که در قالب گروه‌هایی مانند سپاه صحابه و لشکر جنگهوی بروزعلنی یافت و آشکارا خود را در مقابل تشیع قرار داد(ملازهی،1383: 54).

در پاکستان تقریباً هیچ فردی خود را وهابی اعلام نمی‌کند اما عملاً فرقه‌های مرتبط با آنها وجود دارند. پیروان این فرقه چندان نیستند ولی در پاکستان از توانایی‌های مالی و سیاسی فراوانی برخوردارند و از جانب حکومت عربستان سعودی در همه ابعاد حمایت می‌شوند و از طریق ایجاد بیمارستان، مدارس و مراکز عام‌المنفعه، سعی در بروز عقاید خود و جذب مردم دارند(محمدی،1386: 102). وهابیت در کشور پاکستان در مناطق سنی‌نشین، که بیشتر از فقر رنج می‌برند، سرمایه‌گذاری کرده و مدارس علمیه‌ای ساخته و مبالغ هنگفتی را برای طلاب خرج می‌کند. وهابیت با فعالیت‌های مستمر خود توانسته است در این کشور نفوذی عمیق، به خصوص در میان علمای اهل حدیث و دیوبند پیدا کند و علاوه بر آن، به وسیله آنان موفق شده در میان اهل سنت دیگر نیز تأثیراتی باقی گذارد.شعبه نظامی- سیاسی وهابی، سپاه صحابه می‌باشد که در میان ایالت‌های مختلف پاکستان مراکزی دارند. وهابیان در این مراکز، گاهی افراد فقیر، بی سواد و متعصب را به عضویت می‌گیرند. ایشان دارای سه اصل‌اند:

1) پاکستان متعلق به اهل تسنن است،

2) شیعیان مسلمان نیستند و

3) رابطه پاکستان با ایران باید قطع شود.

در راستای این سه اصل است که ما شاهد کشتار شیعیان پاکستانی هستیم. یکی از روش‌های وهابیت برای رسیدن اهداف خود، توسل به زور و برخوردهای خشن است که این اعمال را برای به انزوا کشیدن و تفرقه میان مسلمانان انجام می‌دهند. این اعمال وهابیون از ترس وحدت شیعه و سنی فزونی یافته و منجر به فجایع بسیاری در پاکستان؛ مانند تخریب مساجد، به آتش کشیدن قرآن، کشتار مردم، آتش زدن منازل و مزارع مردم بی دفاع شده است. این فجایع در بیشتر مناطق پاکستان به ویژه کراچی، کویته، پیشاور، پاراچنار و گگیت رواج دارد. فعالیت وهابیت در پاکستان به شکل زیر انجام می‌شود:

1- جذب طلاب سنی از ایالات مختلف و آموزش آنها و بکارگیری این افراد در محیط‌های بومی؛

2- اعزام مبلّغ به کشورهای دیگر و مناطق به اصطلاح غیربومی، جهت تعلیم و تبلیغ افکار وهابیت؛ که از جمله آن می‌توان به اجیر کردن مولوی‌های پاکستانی برای تبلیغ و اشاعه فرهنگ وهابیت در کشورهای همسایه اشاره نمود. برخی از مراکز و عناصر وابسته به وهابیت در پاکستان عبارتند از: رابطه العالم الاسلامی، جامعه فاروقیه کراچی، سپاه صحابه پاکستان(sap)، تشکیلات انصار‌السنه‌المحمدیه. در مجموع تعداد 935 مدرسه علوم دینی در چهار استان سند، بلوچستان، سرحد و پنجاب تحت سلطه فرهنگی عربستان در جهت گسترش وهابیت هستند(فلاح زاده،1385: 56). پس از استفلال پاکستان، پیروان این فرقه در کشور نوپای اسلامی به فعالیت خود ادامه دادند و سعی داشتند در سیاست کلی پاکستان نقش داشته باشند. لکن تا قبل از روی کار آمدن ضیاءالحق چندان موفقیتی نداشتند، با روی کار آمدن ضیاءالحق بر دامنه فعالیت آنان افزوده شد، ضیاءالحق که از طرفی شخصاً به دیوبندیها وابستگی داشت و از طرف دیگر از شیعیان این کشور بدلیل حمایت آنها از ذوالفقار علی بوتو کینه در دل داشت، میدان را برای فعالیت و مانور وهابیها باز گذاشت. اما یکی از حوادثی که باعث تشدید تحرکات وهابیون گردید، وقوع انقلاب اسلامی در ایران در همسایگی پاکستان بود. از آنجا که پاکستان به دلیل اشتراکات دیرینه فرهنگی و سیاسی با ایران شدیداً در معرض تأثیرات انقلاب اسلامی قرار داشت، لذا از اولین نقاطی بود که مورد توجه استکبار قرار گرفت. از سوی دیگر چون ظهور ایدئولوژی انقلاب اسلامی تمامی داعیه‌داران اسلام در عرصه فرهنگی را خلع سلاح کرده بود، لذا عربستان سعودی به منظور استمرار حیات سیاسی خود تمامی عوامل خود را بسیج کرد. وهابیت در پاکستان در این برهه زمانی نقش اساسی خود را ایفا کرد و ضیاءالحق با حمایت آنها شعار اسلام خواهی سر داد. از این دوران به بعد وهابیها برای به دست گرفتن قدرت در پاکستان تلاش گسترده نمودند و به ترور افراد و شخصیتها دست زدند و موجی از تفرقه و رعب و وحشت را برای مردم این کشور ایجاد نمودند. وهابیون پاکستان به یک نیروی نظامی قدرتمند مبدل شده و امنیت عمومی و منافع ایران را هراز چندگاهی با خطر جدی مواجه ساخته و می سازند(جمال،1391: 98).

 






تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 7:51 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

در این نوشتار فضیلت اعمال مشترک در ماه رجب به همراه ترجمه آمده است،که حتما برای استفاده بیشتر از مضامین بلند این دعاها به ترجمه آنها توجه بفرمایید.

در بیان فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب

بدان‏که این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت،کامل و تمامند و روایات بسیارى در فضیلت آنها وارد شده است‏ بلکه از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله روایت شده است که رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در احترام و فضیلت به آن نمى‏رسد و در این ماه جنگ‏ با کافران حرام است!!و رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امّت من است،کسى‏که یک روز از ماه رجب را روزه‏ بدارد،مستحقّ خشنودى بزرگ خدا مى‏شود و خشم حق از او دور مى‏گردد و درى از درهاى دوزخ به رویش بسته مى‏شود. و از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام روایت شده است:هرکه یک روز از ماه رجب را روزه بدارد بهشت بر او واجب مى‏شود.و نیز فرمود:رجب نام نهرى در بهشت که از شیر سپیدتر و از عسل شیرین‏تر است،هرکه یک روز از رجب را روزه بدارد به یقین از آن نهر بیاشامد.و از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:ماه رجب ماه استغفار امّت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزگار و مهربان است و رجب را«اصبّ»[یعنى فروریزنده‏تر]مى‏گویند،زیرا رحمت خدا در این ماه بر امّت‏ من بسیار ریخته مى‏شود،پس بسیار بگویید،استغفر اللّه و اساله التّوبة ابن بابویه به سند معتبر از سالم روایت نموده که گفت:در اواخر ماه رجب که چند روزى از آن مانده بود به خدمت امام صادق علیه السّلام‏ رفتم.چون نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد،فرمود:آیا در این ماه روزه گرفته‏اى؟گفتم:نه به خدا اى پسر رسول خدا.فرمود:آنقدر ثواب از تو فوت شده که اندازه آن را جز خدا کسى نمى‏داند،به یقین این ماهى است که خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و احترام آن را عظیم نموده و گرامى داشتن روزه‏داران این ماه را بر خود واجب کرده!!گفتم:یابن رسول اللّه،اگر در باقیمانده‏ این ماه روزه بدارم آیا به بخشى از ثواب روزه‏داران آن نایل مى‏شودم؟فرمود:اى سالم هرکه یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد،خدا او را از سختى سکرات مرگ و از هراس پس از مرگ و از عذاب قبر ایمن مى‏کند،و هرکه دو روز آخر این ماه را روزه بدارد،به آسانى از صراط مى‏گذرد،و هرکه سه روز آخر این ماه را روزه بدارد از وحشت بزرگ روز قیامت،و از سختیها و هولهاى آن روز ایمن مى‏شود،و برات آزادى از آتش دوزخ را به او عطا مى‏کنند. در هر صورت براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده و در روایت آمده: اگر کسى قدرت بر روزه ماه رجب را ندارد، هر روز این تسبیحات را صد بار بخواند، تا ثواب روزه ماه رجب را دریابد:
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ
منزّه است خداى بزرگ،منزّه است آن‏که تسبیح جز براى او سزاوار نیست،منزّه است خداى عزیزتر و گرامى‏تر، منزّه است آن‏که جامه عزّت در پوشید که تنها او براى آن‏جامه شایسته است.

اعمال مشترک ماه رجب

و آن بر دو بخش است: بخش اوّل:اعمال مشترک آن است که به متعلق به همه ماه است و اختصاص به روز معیّنى ندارد،و آن چند عمل است: اوّل:در تمام روزهاى ماه رجب این دعا را بخواند که روایت شده:حضرت زین العابدین علیه السّلام در آغاز رجب‏ در حجر اسماعیل خواند:
یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِیَ حَوَائِجِی لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ
اى که مالک حاجات خواهندگانى،و از باطن لب فروبستگان خبر دارى،از سوى تو براى هر خواهشى،گوشى شنوا،و پاسخى آماده است،خدایا به حق وعده‏هاى صادقانه‏است و نعمتهاى فراوانت، رحمت گسترده‏ات،از تو مى‏خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و حاجات دنیا و آخرتم را برآورى، چه همانا تو بر هر کارى توانایى.

دوّم:این دعا را بخواند،دعایى که امام صادق علیه السّلام در هر روز ماه رجب مى‏خواندند:
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِی هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِی اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَ لا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِی یَوْمَ الدِّینِ .
آنان‏که بر غیر تو بار یافتند ناامید گشتند،و آنان‏که به کارى جز تو پرداختند زیانکار شدند،و آنان‏که به درگاه غیر تو وارد شدند به تباهى رسیدند، و سودجویان دچار قحطى شدند،مگر آنان‏که از فضل تو سود جستند،در رحمتت به روى مشتاقان باز است،خیرت به خواهندگان‏ عطا شده،احسانت براى نیازمندان گوارا است،و عطایت براى آرزومندان آماده است و روزى‏است حتى براى روگردانان از فرمانت گسترده است،و بردبارى‏است کسانى را که به دشمنى‏ات برخاسته‏اند نیز شامل است،شیوه‏ات به بدرکاران احسان،و روشت زندگى‏ بخشیدن به متجاوزان است،خدایا مرا به راه ره‏یافتگان بدار،و تلاش تلاش‏گران را روزى‏ام فرما، و مرا از بى‏خبران دورشده قرار مده،و روز جزا آمرزشت را نصیبم کن.
سوّم:شیخ در کتاب«مصباح»از معلّى بن خنیس از امام صادق علیه السّلام روایت کرده:در ماه رجب این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِی وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِی وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِی یَا قَوِیُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .
خدایا شکیبایى شاکرانت،و کردار ترسیدگانت،و باور عبادت‏کنندگانت را از تو مى‏خواهم، خدایا تو برتر و بزرگى،و من بنده بینوا و تهیدستم،تو بى‏نیاز و ستوده‏اى،و من بنده‏ خوارم،خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست،و عطاى این خواسته‏ها را بر من منت بگذار به توانگرى‏ات بر تهیدستى‏ام،و به بردبارى‏ات بر نادانى‏ام، به توانت بر ناتوانى‏ام اى عزیز،خدایا بر محمّد و خاندانش آن‏جانشیان پسندیده درود فرست، و مرا از کارهاى دنیا و آخرت نسبت به چیزى‏که بى‏تابم کرده کفایت کن اى مهربان‏ترین مهربانان.
مؤلف گوید:سیّد ابن طاووس هم این دعا را در کتاب«اقبال»نقل کرده،و از نقل او پیداست که این دعا از جامع‏ترین دعاهاست، و در تمام اوقات مى‏توان آن را خواند. چهارم:شیخ طوسى فرموده:در هر روز ماه رجب مستحب است این دعا را بخوانند:
اللَّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَ الْآلاءِ الْوَازِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ النِّعَمِ الْجَسِیمَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْعَظِیمَةِ وَ الْأَیَادِی الْجَمِیلَةِ وَ الْعَطَایَا الْجَزِیلَةِ یَا مَنْ لا یُنْعَتُ بِتَمْثِیلٍ وَ لا یُمَثَّلُ بِنَظِیرٍ وَ لا یُغْلَبُ بِظَهِیرٍ یَا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَ أَلْهَمَ فَأَنْطَقَ وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ وَ عَلا فَارْتَفَعَ وَ قَدَّرَ فَأَحْسَنَ وَ صَوَّرَ فَأَتْقَنَ وَ احْتَجَّ فَأَبْلَغَ وَ أَنْعَمَ فَأَسْبَغَ وَ أَعْطَى فَأَجْزَلَ وَ مَنَحَ فَأَفْضَلَ یَا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ فَفَاتَ نَوَاظِرَ [خَوَاطِرَ] الْأَبْصَارِ وَ دَنَا فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْکَارِ یَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمُلْکِ فَلا نِدَّ لَهُ فِی مَلَکُوتِ سُلْطَانِهِ وَ تَفَرَّدَ بِالْآلاءِ وَ الْکِبْرِیَاءِ فَلا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ شَأْنِهِ یَا مَنْ حَارَتْ فِی کِبْرِیَاءِ هَیْبَتِهِ دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ وَ انْحَسَرَتْ دُونَ إِدْرَاکِ عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ یَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ،
خدایا اى صاحب نعمتهاى فراوان و عطاهاى قسمت شده،و رحمت گسترده،و قدرت فراگیر،و نعمتهاى برجسته،و موهبتهاى بزرگ،و بخششهاى زیبا،و عنایات درخور،اى آن‏که به‏ شباهت با چیزى وصف نشود،و به مثال و نمونه‏اى مثلش نزنند،و از سوى هیچ پنجه‏اى مغلوب نگردد،اى آن‏که آفرید و روزى داد،و الهام نمود و به سخن آورد، و نوآورى نمود و آغاز کرد،و برتر شد و بالا رفت،و اندازه داد و نیکو اندازه داد،و شلک داد و استوار نمود و حجّت آورد و رساند،و نعمت بخشید و فراوان گرداند و بخشید و افزون ساخت،و عطا فرمود و فزونى بخشید،اى که در عزّت بالا،پس از دیدگاه دیده‏ها درگذشت، و در لطف نزدیک شد پس از دغدغه افکار بیرون رفت،اى آن‏که در فرمانروایى یگانه است پس براى او در عرصه سلطنتش همتایى‏ نیست،و به نعمتها و بزرگمنشى تنهاست،پس براى او در عظمت جایگاهش ضدّى نیست،اى آن‏که در شکوه هیبتش‏ دقایق و لطایف اندیشه‏ها سرگردان شده،و در برابر درک عظمتش دیدگان تیزبین خلایق وامانده‏ است،اى آن‏که رخساره در برابر جلالتش به خوارى افتاده،
وَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ أَسْأَلُکَ بِهَذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتِی لا تَنْبَغِی إِلا لَکَ وَ بِمَا وَأَیْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ لِدَاعِیکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِمَا ضَمِنْتَ الْإِجَابَةَ فِیهِ عَلَى نَفْسِکَ لِلدَّاعِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ اقْسِمْ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ وَ احْتِمْ لِی فِی قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ وَ اخْتِمْ لِی بِالسَّعَادَةِ فِیمَنْ خَتَمْتَ وَ أَحْیِنِی مَا أَحْیَیْتَنِی مَوْفُورا وَ أَمِتْنِی مَسْرُورا وَ مَغْفُورا وَ تَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی مِنْ مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخِ وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکَرا وَ نَکِیرا وَ أَرِ عَیْنِی مُبَشِّرا وَ بَشِیرا وَ اجْعَلْ لِی إِلَى رِضْوَانِکَ وَ جِنَانِکَ [جَنَّاتِکَ‏] مَصِیرا وَ عَیْشا قَرِیرا وَ مُلْکا کَبِیرا وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَثِیرا.
و گردنها در برابر بزرگى‏اش فروتن گشته،و دلها از ترسش هراسان شده است،از تو مى‏خواهم به حق این ستایش که جز براى تو شایسته نیست،و به آن وعده‏اى که براى خوانندگانت از مؤمنین،خود را به آن پاى‏بند کرده‏اى و به آنچه اجابت آن را براى دعاکنندگان بر خودت ضمانت نموده‏اى، اى شنواترین شنوایان،اى بیناترین بینایان،اى چابک‏ترین حسابرسان،اى صاحب نیروى استوار،بر محمّد خاتم پیامبران و بر اهل بیتش درود فرست،و در این ماه بهترین چیزى را که قسمت کرده اى نصیب من کن،و بهترین چیزى که در قضاى خود حتم نموده‏اى بر من حتم کن،و آن را براى من به خوشبختى ختم کن،در زمره آنان‏که کارشان را به خوشبختى ختم نمودى،و تا زنده‏ام زندگى همراه با عنایاتى فراوان روزى‏ام کن،و بمیران خوشحال و آمرزیده،و از پرسش و پاسخ برزخ رهایى‏ام بخش، و نکیر و منکر دو فرشته مأمور بر سؤال مردگان را از من دور کن و مبشر و بشیر را که مژده‏دهندگان سعادتند به من بنمایان،و برایم به جانب خشنودى و بهشت راه هموارى‏ قرار ده و زندگى خوش و فرمانروایى بزرگى برایم مقرّر فرما،و بر محمّد و خاندانش درود بسیار فرست.
مؤلف گوید:این دعا دعایى است که در مسجد صعصعه هم خوانده مى‏شود. پنجم:شیخ روایت کرده که از ناحیه مقدّسه به دست شیخ کبیر ابى جعفر محمّد بن عثمان بن سعید رضى اللّه عنه این توقیع شریف[یعنى دست‏نویس‏ شریف]بیرون آمد که هر روز از روزهاى رجب بخوان:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یَدْعُوکَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِکَ الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّکَ الْمُسْتَبْشِرُونَ بِأَمْرِکَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ أَسْأَلُکَ بِمَا نَطَقَ فِیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ وَ أَرْکَانا لِتَوْحِیدِکَ وَ آیَاتِکَ وَ مَقَامَاتِکَ الَّتِی لا تَعْطِیلَ لَهَا فِی کُلِّ مَکَانٍ یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهَا إِلا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَ عَوْدُهَا إِلَیْکَ أَعْضَادٌ وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَ أَرْضَکَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ فَبِذَلِکَ أَسْأَلُکَ وَ بِمَوَاقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ بِمَقَامَاتِکَ وَ عَلامَاتِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَزِیدَنِی إِیمَانا وَ تَثْبِیتا یَا بَاطِنا فِی ظُهُورِهِ وَ ظَاهِرا فِی بُطُونِهِ وَ مَکْنُونِهِ یَا مُفَرِّقا بَیْنَ النُّورِ وَ الدَّیْجُورِ یَا مَوْصُوفا بِغَیْرِ کُنْهٍ وَ مَعْرُوفا بِغَیْرِ شِبْهٍ حَادَّ کُلِّ مَحْدُودٍ وَ شَاهِدَ کُلِّ مَشْهُودٍ وَ مُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ وَ مُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ وَ فَاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ،
خدایا از تو درخواست مى‏کنم،به حق معانى تمام دعاهایى که متولیان امرت تو را به آن مى‏خوانند،آنان‏که امین راز تو هستند، و به امر تو شادند،و بیان‏کنندگان نیرویت و آشکارکنندگان بزرگى‏ات مى‏باشند،از تو مى‏خواهم به حق آنچه‏ از مشیتت درباره ایشان گفته شد،پس آنان را قرار دادى معادن کلماتت و پایه‏هاى توحیدت،و آیات و مقاماتت که تعطیلى براى آنها در جایى نیست،تو را با آنها شناسد هرکه بشناسدت،بین تو و آنها تفاوتى نیست جز اینک ایشان‏ بندگان و آفریده تواند که بازوبسته‏شدن کارشان به دست توست،آغازشان از تو و انجامشان به جانب توست،آنان بازوان‏ و گواهان و بخشندگان و مدافعان و نگهبانان و بازرسان‏اند،آسمان و زمینت را با حقیقت آنان انباشتى تا آشکار شد که معبودى جز تو نیست،پس به حق همه اینها و به جایگاههاى عزّت ا زرحمتت و به مقامات‏ و نشانه‏هاى از تو مى‏خواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستى،و بر ایمان و پایداریم بیفزایى،این هان در عین ظهور، اى ظاهر در عین نهان،و مستورى،اى جداکننده بین روشنایى و تاریکى،اى وصف شده بدون اینکه ژرفاى وجودش درک شود و اى شناخته شده بدون تشبیه،مرزبند هر محدود،گواه هر گواهى پذیر،هستى‏بخش هرچه هست،و شماره کننده هر شماره و گم‏کننده هر گم‏شده،
لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْجُودِ یَا مَنْ لا یُکَیَّفُ بِکَیْفٍ وَ لا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ یَا مُحْتَجِبا عَنْ کُلِّ عَیْنٍ یَا دَیْمُومُ یَا قَیُّومُ وَ عَالِمَ کُلِّ مَعْلُومٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَلَى عِبَادِکَ الْمُنْتَجَبِینَ وَ بَشَرِکَ الْمُحْتَجِبِینَ وَ مَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْبُهْمِ الصَّافِّینَ الْحَافِّینَ وَ بَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا الْمُرَجَّبِ الْمُکَرَّمِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ وَ أَسْبِغْ عَلَیْنَا فِیهِ النِّعَمَ وَ أَجْزِلْ لَنَا فِیهِ الْقِسَمَ وَ أَبْرِرْ لَنَا فِیهِ الْقَسَمَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَى النَّهَارِ فَأَضَاءَ وَ عَلَى اللَّیْلِ فَأَظْلَمَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا تَعْلَمُ مِنَّا وَ مَا لا نَعْلَمُ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمِ وَ اکْفِنَا کَوَافِیَ قَدَرِکَ وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِحُسْنِ نَظَرِکَ وَ لا تَکِلْنَا إِلَى غَیْرِکَ وَ لا تَمْنَعْنَا مِنْ خَیْرِکَ وَ بَارِکْ لَنَا فِیمَا کَتَبْتَهُ لَنَا مِنْ أَعْمَارِنَا وَ أَصْلِحْ لَنَا خَبِیئَةَ أَسْرَارِنَا وَ أَعْطِنَا مِنْکَ الْأَمَانَ وَ اسْتَعْمِلْنَا بِحُسْنِ الْإِیمَانِ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ الصِّیَامِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ وَ الْأَعْوَامِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .
معبودى غیر تو نیست،اهل بزرگمنشى و جودى، اى که چگونگى نپذیرى و به جایى درنگنجى،اى پوشیده از هر دیده،اى جاودان،اى به خود پاینده و داناى‏ هر دانسته،بر محمّد و خاندانش درود فرست،و بر بندگان برگزیده‏ات،و انسانهاى در پرده‏ات،و فرشتگان مقربّت،و شجاعان صف کشیده گرداگرد عرشت،و مبارک گردان بر ما در این ماهمان ماه بزرگ و ماه‏ مکرّم،و آنچه پس از این است از ماههاى محترم،در این ماه نعمتعایت را بر ما فراوان کن،و نصیبهاى ما را سرشار فرما،و سوگندهایمان را به انجام برسان،به حق اسم بزرگ‏تر و بزرگ‏تر،و عظیم‏تر و گرامى‏ترت که چون بر روز نهادى روشن شد و چون بر شب گذاردى تاریک گشت،و از گناهانمان بیامرز آنچه را تو مى‏دانى و آنچه را ما نمى‏دانیم، و ما را از گناهان حفظ کن به بهترین نگاهدارى،و ما را از حوادثى که مقدّر نموده‏اى کفایت فرما،و بر ما به حسن توجّهت منّت گذار، و به غیر خودت وامگذار،و ما را از خیرت منع مکن،و به عمرهایمان به اندازه‏اى که مقدّر فرموده‏اى برکت ده،و رازهاى‏ پنهان ما را سامان ده،و از جانب خود به ما امان بده،و ما را با حسن ایمان به کار گمار،و به ماه‏ رمضان و روزها و سالهاى پس از آن برسانمان،اى داراى جلالت و بزرگوارى.
ششم:شیخ روایت نموده که:از ناحیه مقدّسه به دست شیخ ابو القاسم رحمه الله این دعا در ایّام رجب صادر شده:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ یَا مَنْ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ وَ فِیمَا لَدَیْهِ رُغِبَ أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ قَدْ أَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ وَ أَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ فَطَالَ عَلَى الْخَطَایَا دُءُوبُهُ وَ مِنَ الرَّزَایَا خُطُوبُهُ یَسْأَلُکَ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ وَ النُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ وَ مِنَ النَّارِ فَکَاکَ رَقَبَتِهِ وَ الْعَفْوَ عَمَّا فِی رِبْقَتِهِ فَأَنْتَ مَوْلایَ أَعْظَمُ أَمَلِهِ وَ ثِقَتِهِ [ثِقَتُهُ‏] اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ الشَّرِیفَةِ وَ وَسَائِلِکَ الْمُنِیفَةِ أَنْ تَتَغَمَّدَنِی فِی هَذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ وَاسِعَةٍ وَ نِعْمَةٍ وَازِعَةٍ وَ نَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ إِلَى نُزُولِ الْحَافِرَةِ وَ مَحَلِّ الْآخِرَةِ وَ مَا هِیَ إِلَیْهِ صَائِرَةٌ
خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به حقّ دو مولود ماه رجب،محمّد بن على دوّم(امام جواد ع)،و فرزندش على بن محمّد برگزیده‏ (امام هادى ع)و به وسیله آن دو امام به جانب تو تقرّب مى‏جویم به بهترین تقرّب،اى آن‏که نیکى تنها از سوى او خواسته شده،و تنها در آنچه نزد اوست رغبت شده است،از تو مى‏خواهم خواهش جرم‏پیشه معصیت‏کارى که گناهانش او را هلاک نموده،و عیوبش او را به اسارت کشیده، پس عادتش بر گناه طولانى شد،و امورش با بلاهاى سخت به هم آمیخت،از تو مى‏خواهد:توبه و خوبى بازگشت،کنده شدن‏ از گناه،رهایى جانش از آتش،گذشت از آنچه بر گردن اوست،زیرا مولاى من تو بزرگ‏ترین آرزو و امید او هستى.خدایا!از تو مى‏خواهم به حق مسائل شریفت،و وسایل والایت،که مرا در این ماه به‏ رحمت گسترده است،و نعمت تقسیم شده‏ات فروگیرى،و نفسى به من عنایت کنى که به آنچه روزى‏اش نموده‏اى قناعت ورزد تا گاهى که به گور درآید و به آخرت رسد،و به آنچه عاقبت اوست بازگردد.

هفتم:و نیز شیخ از جناب ابو القاسم بن روح رضى الله عنه که نایب خاص حضرت صاحب الامر(عج)است روایت کرده:که فرمود: در ماه رجب در هر زیارتگاهى از زیارتگاههاى شریف که باشى به این زیارت صاحب مزار را زیارت کن.پس چون وارد حرم مى‏شوى بگو:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَى أَوْصِیَائِهِ الْحُجُبِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ [مَشَاهِدَهُمْ‏] فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ وَ الْخُلْدِ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ إِنِّی [قَدْ] قَصَدْتُکُمْ وَ اعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الْأَبْرَارِ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ أَنَا سَائِلُکُمْ وَ آمِلُکُمْ فِیمَا إِلَیْکُمُ التَّفْوِیضُ وَ عَلَیْکُمُ التَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیضُ وَ یُشْفَى الْمَرِیضُ ،
سپاس خدا را که ما را در ماه رجب در محضر اولیایش حاضر کرد،و آنچه را که از حق ایشان بر ما فرض بود واجب‏ فرمود،و درود خدا بر محمّد برگزیده خدا،و جانشینان پرنجاتبخش،خدایا!چنان‏که ما را به محضر ایشان حاضر نمودى،به وعده آنها در حق ما وفا کن،و ما را به جایگاه ورود آنان و فیض وجودشان وارد فرما،بى‏آنکه از ورود به خانه همیشگى و بهشت جاوید رانده شویم،و سلام بر شما،من به قصد شما آمده‏ام و در خواهش و حاجتم به شما تکیه کردم،حاجتم آزادى‏ام از دوزخ و جاى گرفتن در کنار شما در خانه ابدى است،هرماه با پیروان نیکوکارتان،و سلام بر شما به خاطر شکیبایى‏تان،چه نیکوست این خانه آخرت،من خواهنده و آرزومند شمایم در آنچه اختیار و تغییرش به دست شماست. تنها«به وسیله شما»شکستگى جبران شود و بیمار درمان پذیرد،
وَ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ [مُؤَمِّمٌ‏] وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَى اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعِی بِحَوَائِجِی وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا [إِیزَاحِهَا] وَ بِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَ صَلاحِهَا وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ سَلامَ مُوَدِّعٍ وَ لَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ [مُودِعٌ‏] یَسْأَلُ اللَّهَ إِلَیْکُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْیَهُ [سَعْیُهُ‏] إِلَیْکُمْ غَیْرَ [غَیْرُ] مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ یَرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجِعٍ إِلَى جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَیْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَى حِینِ [خَیْرِ] الْأَجَلِ وَ خَیْرِ مَصِیرٍ وَ مَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الْأَزَلِ وَ الْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الْأُکُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ وَ السَّلْسَلِ [السَّلْسَبِیلِ‏] وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لا سَأَمَ مِنْهُ وَ لا مَلَلَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ عَلَیْکُمْ حَتَّى الْعَوْدِ إِلَى حَضْرَتِکُمْ وَ الْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ وَ الْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ
و آنچه را رحم‏ها بیفزاید و کم کنند انجام پذیرد،من به راز شما ایمان دارم‏ و به گفتارتان تسلیمم،و خدا را به شما سوگند مى‏دهم در اینکه از حرم شما بازگردم به همراه حاجاتم و رواشدن آنها و به امضا رسیدنشان و موفقّانه برآمدنشان و دور شدن سختى‏هاى آنها و به همراه کارهایم نزد شما و اصلاح آنها،و سلام بر شما سلام وداع‏کننده‏اى حوایجش‏ را به شما سپرده،از خدا مى‏خواهد دوباره به سوى شما بازگردد،و راهش با جانب شما قطع نشود،و اینکه خدا مرا برگرداند از محضر شما به بهترین وجه و با دستى پر،به جایى سرسبز،و زیستگاهى خوش و گسترده و راحت و آسوده،تا رسدن‏ مرگ و بهترین سرانجام،و جایگاهى در ناز و نعمت ازلى،و زنگى آینده ابدى،و خوردنیهاى مداوم،و نوشیدن شراب طهور،و آب گوارا،نوشیدن چند بار و یکبار،که از نوشیدنش خستگى و ملالى دست ندهد و رحمت خدا و برکات و تحیّاتش بر شما،تا بازگشتم به محضر شما،و رستگارى در حکومتتان،و محشور شدن در زمره شما،و رحمت خدا و برکت و درودها و تحیّاتش بر شما،و او ما را بس است و نیکو وکیلى است.

هشتم:سیّد ابن طاووس از محمّد بن ذکران که معروف به سجّاد است چه آنقدر سجده کرد و در حال سجده گریست که نابینا شد روایت کرده که گفت:به امام صادق علیه السّلام عرض کردم فدایت شود این ماه ماه رجب است مرا در این ماه دعایى تعلیم کن که‏ حق تعالى مرا به آن سود بخشد،حضرت فرمود:بنویس«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»و در هر روز از رجب در صبح و شام پس‏ از نمازهاى روزوشب بگو:
یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ [مِنْ‏] کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّنا مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ [جَمِیعَ‏] شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ .
اى آن‏که هر خیرى را از او امید دارم،و از خشمش در هر شرّى ایمنى جویم،اى آن‏که در برابر عبادت اندک مزد بسیار عطا مى‏کند،اى آن‏که به هرکه از او بخواهد مى‏بخشد،اى آن‏که به هرکه از او نخواهد و او را نشناسد نیز مى‏بخشد، عطایش از روى مهربانى و رحمت است،با درخواستم از تو همه خیر دنیا و خیر آخرت را به من عنایت کن،و با درخواستم‏ از تو همه شره دنیا و شره آخرت را بازگردان،زیرا آنچه را تو عطا کردى کاستى ندارد،و از احسانت بر من بیفزاى اى کریم.
راوى گفت:حضرت محاسن(موهاى صورت)شریف خود را در پنجه چپ گرفت و این دعا را با حالت درماندگى و زارى همراه حرکت دادن انگشت اشاره دست راست خواند،و پس از این گفت:
یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ
اى داراى بزرگى و بزرگوارى،اى داراى بخشش و جود،اى داراى عطا و کرم،محاسنم را بر آتش دوزخ‏ حرام کن.
نهم:از پیامبر روایت شده:هرکه در ما رجب صد مرتبه بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
آمرزش مى‏خواهم از خدایى که معبودى جز او نیست،اوست یگانه،برایش شریکى نمى‏باشد،و به سوى او باز مى گردم.
و آن را با صدقه به انجام‏ رساند،حق تعالى پایان کارش را ختم به رحمت و آمرزش کند،و هرکه چهارصد مرتبه بگوید:ثواب شهادت صد شهید را براى او بنویسد. دهم:و نیز از آن حضرت روایت شده:هرکه در ماه رجب هزار مرتبه بگوید:
لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ
معبودى جز خدا نیست،
خداى عزّتمند پرشکوه صد هزار کار نیک براى او ثبت کند،و برایش صد شهر در بهشت بنا کند. یازدهم:روایت شده،هرکه در ماه رجب به هنگام صبح،هفتاد مرتبه،و در زمان پسین(شامگاه)هم هفتاد مرتبه‏ بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
از خدا آمرزش مى‏طلبم و به او باز مى‏گردم
و چون به پایان رساند،دستها را بلند کند و بگوید:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ تُبْ عَلَیَّ
خدایا مرا بیامرز و توبه‏ام را بپذیر
پس اگر در ماه رجب از دنیا برود،خدا از او خشنود باشد و به برکت‏ ماه رجب،آتش دوزخ با او تماس نگیرد. دوازدهم:در همه این ماه هزار مرتبه بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ
از خداى داراى بزرگى و بزرگوارى،از همه گناهان و گنهکاریها،آمرزش مى‏جویم.
تا خداى مهربان او را بیامرزد.
سیزدهم:سیّد ابن طاووس در کتاب«اقبال»از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله براى خواندن سوره «قل هو اللّه احد» در ماه رجب‏ ده هزار مرتبه،یا هزار مرتبه،یا صد مرتبه فضیلت بسیار نقل کرده،و نیز روایت کرده:هرکه در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره‏ توحید را بخواند،در قیامت برایش نورى پدید مى‏آید که او را به بهشت راهنمایى کند. چهاردهم:سیّد روایت کرده:هرکه در ماه رجب یک روز روبه بدارد،و چهار رکعت نماز بگذارد و به این ترتیب که در رکعت اوّل صد مرتبه«آیة الکرسى»بخواند و در رکعت دوّ دویست مرتبه سوره توحید،نمى‏میرد تا مقامش را خود در بهشت‏ ببیند،یا دیگرى براى او ببیند. پانزدهم:و نیز سیّد از پیامبر روایت کرده:هرکه در روز جمعه ماه رجب بین نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز بخواند به این صورت که‏ در هر رکعت یکبار سوره«حمد»و هفت بار«آیة الکرسى»و پنج مرتبه«سوره توحید»سپس ده بار بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ
آمرزش مى‏خواهم از خدایى که معبودى جز او نیست و از او درخواست توبه دارم.
حق تعالى براى او از روزى که این نماز را خوانده تا روزى که از دنیا برود براى هر روز هزار کار نیک بنویسد، و در عوض هر آیه‏اى که خوانده است شهرى در بهشت از یاقوت سرخ،و به جاى هر حرف قصرى در بهشت از گوهر سپید عطا کند،و براى او زنان زیباروى بهشتى را به همسرى او درآورد و از او خشنود گردد بى‏آنکه برایش خشمى به دنبال‏ داشته باشد،و در زمره عبادت‏کنندگان به شمار آید،و سرانجام او را به سعادت و آمرزش پایان دهد ...تا آخر حدیث. شانزدهم:سه روز این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بدارد،زیرا روایت شده:هرکه در یکى از ماههاى حرام‏ این سه روز را روزه بدارد،حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت را مى‏نویسد. هفدهم:در تمام ماه رجب شصت رکعت نماز بخواند در هر شب دو رکعت به این ترتیب که در هر رکعت یک مرتبه‏ سوره«حمد»و سه مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» و یک مرتبه سوره توحید بخواند،و چون سلام‏ دهد دستها را بلند کرده و بگوید:
لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ آلِهِ.
معبودى جز خدا نیست،یگانه و بى‏شریک است،فرمانروایى و سپاس مخصوص اوست‏ زنده مى‏کند و مى‏میراند و او زنده‏اى است که هرگز نمى‏میرد،خیز تنها به دست اوست،و او بر هر کارى توانا است،و بازگشت همه به سوى اوست، و جنبش و نیرویى نیست جز به عنایت او،خداى برتر و بزرگ،خدایا!بر محمّد پیامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست.
سپس دستها را به صورت خویش بمالد،از پیامبر روایت شده،هرکه این عمل را بجا آورد،خدا دعایش اجابت کند،و پاداش‏ شصت حج و شصت عمره را به او عطا فرماید. هجدهم:از پیامبر صلى اللّه علیه و آله روایت شده:هرکه در یک شب از ماه رجب،در دو رکعت نماز صد مرتبه سوره توحید بخواند مانند کسى‏ است که ر راه خدا صد سال روزه گرفته و حق تعالى براى این عمل صد قصر در بهشت به او مرحمت فرماید،هر قصرى در جوار پیامبرى از پیامبران علیهم السّلام. نوزدهم:و نیز از آن حضرت روایت شده:هرکه در یک شب از شبهاى رجب ده رکعت نماز بجاى آورد به این ترتیب که‏ در هر رکعت سوره«حمد»و یک بار «قل یا ایّها الکافرون» و سه بار سوره توحید را بخواند حق تعالى هر گناهى که پیش از آن‏ مرتکب شده بیامرزد.تا آخر حدیث. بیستم:علاّمه مجلسى در کتاب«زاد المعاد»فرموده:از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده:حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله فرمود:هرکه‏ در هر شب و هر روز ماههاى رجب،شعبان و رمضان،هر یک از«حمد»و«ایة الکرسى»و «قل یا ایّها الکافرون» و «قل هو اللّه احد» و «قل اعوذ بربّ الفلق» و «قل اعوذ بربّ النّاس» را سه مرتبه قرائت کند و سه مرتبه بگوید:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
منزّه است خدا و سپاس خداى را و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگ‏تر از هرچیز است و جنبش‏ و نیرویى جز به خدا نیست،خداى برتر و بزرگ
و سه مرتبه بگوید:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
خدایا درود فرست بر محمّد و خاندانش‏
و سه مرتبه:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ
بار خدایا مردان و زنان مؤمن را ببخش و بیامرز
و چهار صد مرتبه :
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
از خدا آمرزش مى‏جویم و به سوى او مى‏پویم‏
خداى تعالى گناهانش را بیامرزد،هرچند به عدد قطره‏هاى باران و برگ درختان و کف روى آب دریاها باشد،تا آخر حدیث.و نیز علاّمه مجلسى فرموده که در هر شب از شبهاى این ماه هزار مرتبه گفتن«لا اله الاّ اللّه»(معبودى جز خدا نیست) وارد شده.[1]






تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 7:32 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

آیت الله هاشمی رفسنجانی در باب احتمال ورودش به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری گفت: :« اگر بخواهد شرایطی بوجود بیاید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود بیاید همه ما ضرر خواهیم کرد. برای آمدن به صحنه انتخابات ریاست جمهوری در حال ارزیابی شرایط هستم من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود». 

بنی صدر هم در ابتدا بازی «می آیم- نمی آیم» را در پیش گرفته بود. بعد در شرایطی که اذهان عمومی را به آمدن یا نیامدن خودش حساس کرده بود به قم رفت و با امام خمینی(ره) دیدار کرد. بنی صدر بعد از بیرون آمدن از محل ملاقات با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، در حالی که لبخند می زد اعلام کرد کاندیدای ریاست جمهوری می شود! 

: آن زمان خیلی ها فکر کردند که بنی صدر، مجوز آمدنش برای ریاست جمهوری را از امام(ره) گرفته است! در حالی که اینگونه نبود چون امام خمینی(ره) اصلا در این مسائل وارد نمی شد  در حالی که امام راحل(ره) اصلا وارد اینگونه مسائل نمی شد چه برای موافقت و چه برای مخالفت. 

آقای هاشمی رفسنجانی هم دقیقا در حال اجرای مدل انتخاباتی بنی صدر است. آیت الله هاشمی در صدد است تا در وهله اول، افکار عمومی را به آمدن یا نیامدن خود حساس کند و این ذهنیت را بیافریند که او منجی کشور و مردم است. بعد هم در دقیقه نود، اعلام کاندیداتوری کند. اینجاست که وقتی وارد عرصه انتخابات شود، بسیاری خیال می کنند حتما از رهبر انقلاب مجوز آمدن به صحنه را گرفته است در حالی که به هیچ وجه اینگونه نیست. زیرا مقام معظم رهبری  همانطوری  کرارا گفتند وارد اینگونه مسائل نمی شوند و بر این اعتقادند که همه سلایق می توانند در انتخابات حضور پیدا کنند. وچنانچه با اقبال مردم مواجه   شد مورد حمایت رهبری خواهد بود

پاتوق یاران: ما در مقام قضاوت نیستیم ولی  مایه گذاشته از رهبری  خوشایند هیچ نامزد ریاست جمهوری  در ایران نیست






تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 7:26 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت:هدف از ورود ارتش به حوزه کودک و نوجوان ایجاد و ارتقای روحیه حماسی بین آنان است.

 

 

 

حجت الاسلام والمسلمین «سیدمحمدرضا واحدی» در بازدید از بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، افزود: معرفی شاخص ها و قهرمانان ارتشی به کودکان و نوجوانان از نیازهای امروز جامعه و وظیفه ای مهم است. ادامه مطلب...




تاریخ : چهارشنبه 92/2/18 | 7:27 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

تصویر منتشر شده پیکر مبارک "حجر بن عدی"

تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر شد که منتشر کنندگان آن مدعی شدند تصویر پیکر مبارک “حجر بن عدی” می باشد.

نظر امام‌حسین(ع) درباره «حجربن عدی»

به گزارش آخرین به نقل از فارس، چند روز قبل، وهابیت کوردل مرقد مطهر «حُجر بن عدی» را تخریب کرده و قبر آن صحابی جلیل‌القدر را نبش کردند و پیکر او را بیرون کشیده و با خود به سرقت بردند.

این اقدام زشت و شنیع، صرف نظر از مسائل ناراحت‌ کننده آن موجب شد بار دیگر نام و یاد حجر بن عدی بر سر زبان‌ها بیفتد و حتی کسانی که این صحابی معروف پیامبر (ص) و امام علی (ع) را نمی‌شناختند، وی را بشناسند. (عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد)

در این گزارش کوتاه، به شخصیت حجر بن عدی از چند منظر نگاه شده است.

وصیت حجر بن عدی چه بود؟

در کتاب کنز العمّال (از کتاب‏هاى معروف اهل سنّت) آمده است که حُجر به هنگام شهادت چنین وصیّت کرد:

«لَا تُطْلِقُوا عَنِّی حَدِیداً وَ لَاتَغْسِلُوا عَنِّی دَمَاً وَ ادْفِنُونِی فِی ثِیابِی، فَإِنِّی لاقٍ مُعاوِیَةَ بِالْجادَّةِ وَ إِنِّی مُخاصِمٌ؛ غل و زنجیر را از دست و پایم باز نکنید و خونم را نشویید و مرا در پیراهنم دفن کنید! چرا که مى‏‌خواهم به این صورت معاویه را در قیامت براى دادخواهى در پیشگاه خدا دیدار کنم». (کنزل العمال ج 11 ص 353 حدیث 31724؛ همچنین اسدالغابه ج1 ص 386)

نظر امام حسین (ع) درباره حجر بن عدی

امام حسین علیه‌السلام در نامه‌‏اى به معاویه به شهادت حُجر و یارانش اشاره مى‏‌کند و مى‏‌فرماید:«أَلَسْتَ قَاتِلَ حُجْرٍ، وَ أَصْحابَهُ الْعابِدِینَ الُمخْبِتِینَ، الَّذِینَ کَانُوا یَسْتَفْظِعُونَ الْبِدَعَ، وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَقَتَلْتَهُمْ ظُلْماً وَ عُدْواناً، مِنْ بَعْدِ ما أَعْطَیْتَهُمُ الْمَواثِیقَ الْغَلِیظَةَ، وَ الْعُهُودِ الْمُؤَکَّدَةَ، جُرْأَةً عَلَى اللَّهِ وَاسْتِخْفَافاً بِعَهْدِهِ؛ (اى معاویه!) آیا تو همان نیستى که حجر و یارانش را که عابد و در برابر خدا متواضع بودند، به قتل رساندى؟ آنان که از بدعت‏‌ها بیزار بودند؛ امر به معروف و نهى از منکر مى‌‏کردند؛ ولى تو آنان را از روى ستم و عداوت- پس از پیمان‏‌هاى محکم (در عدم تعرّض به آنان)- کشتى و این عمل را از روى‏ نافرمانى در برابر خداوند و سبک شمردن پیمان او انجام دادى». (الامامة و السیاسة ج1 ص 203 ؛ بحارالانوار ج 44 ص 213 )

نظر عایشه درباره شهادت حجر بن عدی

عایشه نیز در ملاقاتى با معاویه به وى گفت: چرا حُجر و یارانش را کشتى؟ معاویه پاسخ داد: مصلحت امّت را در آن دیدم! عایشه گفت: از رسول خدا شنیدم که درباره آنان مى‌‏فرمود: «سَیُقْتَلُ بِعَذْراءَ نَاسٌ، یَغْضِبُ اللَّهُ لَهُمْ وَ أَهْلُ السَّماءِ؛ به زودى در منطقه «عذراء»، مردمانى کشته مى‌‏شوند که خداوند و آسمانیان به خاطر آنان خشمگین مى‏‌شوند». (مختصر تاریخ دمشق ج6 ص 241 ؛ الاصابه ج 1 ص 315)

نظر حسن بصری درباره شهادت حجر بن عدی

از «حسن بصرى» نقل شده است که مى‌‏گفت: معاویه چهار عمل زشت انجام داد که هر یک از آنها به تنهایى جرم و جنایت بزرگى محسوب مى‏‌شود و براى تبهکارى معاویه کافى است ... یکى از آن چهار مورد، کشتن حُجر بن عدى بود. سپس دو بار گفت: «وَیْلًا لَهُ مِنْ حُجْرٍ وَ أَصْحابِ حُجْرٍ؛ واى بر وى (معاویه) از ماجراى حُجر و یاران حُجر!». (تاریخ طبری ج4 ص 208 و کامل لبن اثیر ج 3 ص 487)

نظر معاویه درباره شهادت حجر بن عدی

ماجراى شهادت حجر به قدرى مظلومانه بود که خود معاویه نیز- به ظاهر- از پى ‏آمد اخروى آن وحشت داشت!

در کامل ابن اثیر به نقل از ابن سیرین آمده است که معاویه به هنگام مرگ مى‏گفت: «یَوْمِی مِنْکَ یا حُجْرُ طَوِیلٌ؛ اى حُجر! روزى طولانى (براى محاکمه نزد خدا) با تو خواهم داشت». (کامل ابن اثیر ج 3 ص 487)






تاریخ : سه شنبه 92/2/17 | 9:20 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()
پزشکان با بررسی این آمار دریافتند: افرادی که در طول این مدت به میزان 10 درصد اضافه وزن پیدا کرده‌اند، بیشتر تابع امیال خود هستند و در مقابل وسوسه تسلیم می‌شوند.

مطالعات جدید نشان می‌دهد هرچند اضافه وزن موجب افزایش آگاهی افراد نسبت به انتخاب‌هایشان می‌شود اما از سوی دیگر اراده آنان را در برابر وسوسه‌ها، ضعیف‌تر می‌کند.

 

به گزارش ایسنا، متخصصان در این مطالعه در مورد چگونگی تاثیر رفتارهای شخصیتی بر اضافه وزن ایده‌هایی مطرح کرده‌اند. به طور مثال افرادی که شخصیت تعارفی و ازخودگذشته‌ دارند در مهمانی‌ها بیشتر می‌خورند و افراد دقیق و جدی بیشتر به انجام فعالیت‌های بدنی تمایل دارند. همچنین افرادی که تیپ شخصیتی A هستند، بیشتر با خطر ابتلا به مشکلات جسمی مانند افزایش وزن و ابتلا به بیماری قلبی مواجه‌اند.

 

گروهی از پزشکان دانشگاه ایالت فلوریدا با انجام این بررسی اظهار داشتند: هنوز مشخص نیست که تغییرات قابل توجه در وزن با تغییر رفتارهای شخصیتی چه ارتباطی دارد اما به هر حال وزن، موضوعی است که با احساس در ارتباط است و اضافه وزن ممکن است به تغییرات طولانی مدت در عملکرد روانی فرد منجر شود.

 

در این مطالعه اطلاعات رفتاری و وزن بیش از 1900 نفر در دو دوره زمانی جداگانه مورد مطالعه قرار گرفت.

 

پزشکان با بررسی این آمار دریافتند: افرادی که در طول این مدت به میزان 10 درصد اضافه وزن پیدا کرده‌اند، بیشتر تابع امیال خود هستند و در مقابل وسوسه تسلیم می‌شوند.

 

به گزارش روزنامه ایندین تایمز، این پزشکان همچنین می‌گویند: افرادی که چند کیلوگرم اضافه وزن پیدا می‌کنند احساس خودآگاهی بیشتری در مورد رفتارهای خود دارند و دلیل این توجه به خود، اظهارات منفی اطرافیان درباره اضافه وزنشان است.






تاریخ : سه شنبه 92/2/17 | 9:3 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه جامع علمی کاربردی از آغاز ثبت نام متقاضیان شرکت در هشتمین دوره مراسم اعتکاف دانشجویی این دانشگاه خبر داد.

حجت الاسلام و المسلمین «وحید بلندی» روز سه شنبه اظهار داشت: با توجه به آغاز ثبت نام هشتمین دوره مراسم اعتکاف دانشجویی، دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی می توانند جهت ثبت نام به پایگاه اطلاع رسانی دانشگاه به نشانی www.uast.ac.ir مراجعه و در این مراسم معنوی ثبت نام کنند.

به گزارش ایرنا بنابراعلام دانشگاه علمی کاربردی، بلندی افزود: معاونت نظارت و سنجش دانشگاه علمی کاربردی، زمان امتحانات آخر ترم را از 11 خردادماه 1392 را اعلام کرده است بنابراین امتحانات هیچ تداخلی با مراسم پر فیض اعتکاف نخواهد داشت و دانشجویان علاقه مند به شرکت در اعتکاف مشکلی در این خصوص نخواهند داشت.

هشتمین دوره مراسم اعتکاف امسال از تاریخ سوم خردادماه 92 آغاز می شود.






تاریخ : سه شنبه 92/2/17 | 8:50 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

دومین حماقت این کشور آن است که اجازه می‌دهد تعصبش بر سر راه تحلیل هدفمند قرار گیرد. حتی هنگامی که امریکا خبری واقعی به دست می‌آورد، آنچنان آن را از دریچه جهل و کینه‌توزی به مردم نشان می‌دهد که ارزشش از دست می‌رود.

 

بنابراین امریکا در فهم و درکِ عمق ریشه‌های انقلاب ایرانی‌ها ناکام است، ریشه‌هایی چنان عمیق که با وجود تحریم‌ها، این کشور را به سوی جامعه‌ای مدرن و پیشرفته پیش می‌برند. ایران به لحاظ سیاسی آن چنان ثبات دارد که شانس افرادی که «انقلاب سبز» می‌خواهند (یعنی خودفروشی به نظام سرمایه داری جهانی و نظامی، که جهان را به زوال می‌کشاند)، را به صفر رسانده است.

 

حماقت سوم، گمان آن است که این تحریم‌ها می‌تواند پیشرفت ایران در برنامه‌ صلح‌آمیز هسته‌ای و یا کارهای دیگر را متوقف کنند. هیچ چیز جلو دارِ پیشرفتِ آنان نیست. وانگهی روز به روز کشورهای بیشتری با ایران توافق حاصل می‌کنند.

 

امریکا با حماقت چهارم، یعنی تکبر و تعصب بی‌جایش گمان می‌کند که می‌تواند با گردن کلفتی ایران را وادار به تسلیم و اطاعت بکند. (این کشور آنچنان گستاخ است که گمان می‌کند چشم امید تمام جهان به اوست اما در حقیقت خلاف این است.) چنین چیزی یک اشتباه بزرگ است، چون وقتی ایرانی‌ها ببینند کسی سعی دارد برایشان گردن کلفتی کند، دقیقا خلاف آنچه که امریکا می‌خواهد رخ خواهد داد؛ در چنین شرایطی عزم مردم جزم می‌شود، غرور ملی دو چندان می‌شود و حتی تلاش بیشتری برای پیشبردِ این انقلاب انجام می‌گیرد. گذشته از همه این‌ها، ایرانی‌ها به خاطر خواهند آورد که امریکا در طول 70 سال گذشته، هر ساله به لحاظ نظامی مهاجم و متجاوز بوده است؛ کشوری که ترور می‌کند و شکنجه می‌دهد؛ کشوری که اقتصادش رو به ویرانی است و به زودی فاشیستِ داخلی گریبان مردم آن را خواهد گرفت.

 

به طور خلاصه، ایرانی‌ها مردمی سربلند هستند که تاریخ تمدنشان به صده‌ها قبل از روزگاری بازمی‌گردد که امریکایی‌ها از کشتار بومیان امریکا دست کشیدند (همین صد سالِ پیش). ایرانی‌ها به سادگی رام نمی‌شوند که بتوان به سادگی بر آنها سروری کرد.

 

اما هیچ چیز امریکا را از تکاپو نمی‌اندازد. امریکا، با اعتقاد بر اینکه خواسته‌اش (تفاوتِ غنی و فقیر، جیره‌بندی غذایی و فقر) خواسته‌ی جهان است، امیدِ آن دارد که رژیم ایران را عوض کند. این کشور برای تحقق چنین هدفی، تمام توان خود را برای ترساندن مردم ایران و مطیع کردنِ آنان به کار می‌بندد.

 

نمی‌توان جلوه‌ای تهوع‌آورتر از این فساد اخلاقی و نظامی تصور کرد و این به آن خاطر است که امریکا به شدت نیاز دارد به نوعی در جایی از جهان به موفقیت دست یابد.

 

امریکا از عراق رانده شد؛ از افغانستان نیز رانده می‌شود؛ لیبی را به بلوا کشانده است و اکنون نیز عزمِ نابودیِ سوریه را دارد. بنابراین، تصویر امریکایی‌ها در ایران باید کمی صیقل داده شود و حاکمان صهیونیستِ این کشور نیز گمانِ آن دارند که «جنبش سبز» در ایران همه چیز را حل و فصل خواهد کرد.

 

همه می‌دانند امریکا  سعی دارد به هر طریقِ ممکن از جمله حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریست‌های القاعده خاورمیانه را بی‌ثبات کند. از این گذشته، ایرانی‌ها در انتخابات ریاست جمهوری این کشور که در خرداد ماه (ژوئن) برگزار می‌شود، حضوری عظیم خواهند داشت، آنان دموکرات‌هایی بزرگ هستند و این را به همه جهان نشان خواهند داد.

 

دولت امریکا باید بزرگ شود. اما به نظر می‌رسد نمی‌تواند. گویی مانند دیوهایِ قصه ‌پریان تا ابد محکوم به بدی و بد کردن است.

 

با این وجود، افرادِ باذکاوت در خواهند یافت که نیروهای دریایی این 30 کشور، برای تهدید ایران، تحریک روسیه، حمایت از حکومت‌های خودکامه‌ی منطقه و افزون بر این بی‌ثبات کردنِ خاورمیانه پا در خلیج فارس گذاشته‌اند. اما یک روز، که دیر یا زود فراخواهد رسید، جهانی که به آرامی اما با قدرت خود را سر و سامان داده است، سقوط دلار امریکایی‌ها و پایان یافتنِ جنگ‌طلبی و ماجراجویی این کشور در خلیج فارس را شاهد خواهد بود.






تاریخ : سه شنبه 92/2/17 | 8:27 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()

رییس جمهوری به صورت سرزده از ابوالفضل پورعرب بازیگر برجسته و درخشان سینمای ایران عیادت کرد.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی دولت،دکتر محمود احمدی نژاد دوشنبه شب به صورت سرزده در منزل پدری ابوالفضل پورعرب در جنوب تهران حضور یافت و ضمن عیادت از این بازیگر مشهور سینمای کشور ، در جریان وضعیت سلامتی و روند درمان وی قرار گرفت.

رییس جمهوری در این دیدار که فضای بسیار صمیمی و دوستانه ای داشت ضمن آرزوی سلامتی و توفیق برای پورعرب؛ نسبت به پیگیری های لازم جهت تسریع در روند درمان و بهبود سلامتی وی تاکید کرد.

در این دیدار ابوالفضل پورعرب با اشاره به نوع بیماری و روند درمانی خود، خاطراتی از دوران بازیگری اش را برای رییس جمهور بیان کرد.

همچنین مادر پورعرب که از حضور رییس جمهور در منزلش بسیار خوشحال بود، عیادت دکتر احمدی نژاد از پسرش را موجب دلگرمی و تقویت روحیه فرزند مریض خود دانست و یک جلد قرآن کریم به رییس جمهور اهداء کرد.






تاریخ : سه شنبه 92/2/17 | 8:12 عصر | نویسنده : طاها تهرانی | نظرات ()
<      1   2   3   4      >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.